نگاهی کوتاه به زندگی سردار شهید بهروز غلامی

سردار شهید بهروز غلامی فرمانده شجاع تیپ ۱۵ امام حسن مجتبی(ع) و از موسسان پادگان شهید علی غیوراصلی چهارم فروردین سال ۱۳۳۴ در شهرستان کلیبر دیده به جهان گشود.

دوران کودکی را در تبریز و اردبیل به تحصیل پرداخت، سپس همراه با خانواده برادرش به شهر اهواز مهاجرت کرد و در این شهر دیپلم گرفت. در آغاز مبارزات مردم علیه رژیم ستمشاهی، چندین مرحله از سربازی فرار کرد تا در تظاهرات و راهپیمایی‌های مردم تهران شرکت کند.

پس از پیروزی انقلاب همراه با سردار شهید علی غیوراصلی پادگان آموزشی بزرگی را راه‌اندازی کرد که پاسداران خوزستان در آن پادگان آموزش دیدند.

با تشکیل اولین گروه چریکی در زمان جنگ تحمیلی در مرزهای جنوبی کشور، به دشمن شبیخون زد و پس از آن به علت دفاع از میهن، مورد بازخواست بنی‌صدر، فرمانده کل قوا قرار گرفت که به همین دلیل، محاکمه صحرایی شد. بعد از عزل بنی‌صدر، بار دیگر به بار دیگر به جبهه بازگشت و در عملیات‌های مختلف شرکت کرد.

پس از مدتی به سمت فرماندهی تیپ امام حسن مجتبی(ع) منصوب شد و چنان ترسی در دل دشمن انداخت که رادیو عراق به صراحت به وی فحاشی می‌کرد.

این دلیرمرد آذری ۲۸ ساله بود که پنجم اسفند سال ۱۳۶۲ در عملیات خیبر و شرق دجله شهید شد و پیکر پاکش در قطعه یک گلزار شهدای اهواز آرام گرفت.

شهید بهروز غلامی در وصیت‌نامه‌اش نوشت: «بهترین دعا، دعای کمیل است. این دعا خیلی برایم تحسین‌انگیز و دلنشین است. سپاه بازوی ولایت‌فقیه و تداوم دهنده انقلاب اسلامی در جهان است. با شکست صدام، جنگ تمام نمی‌شود، بلکه جنگ تا بعد از شکست عراق ادامه دارد. پس ما باید خود را برای نابودی اسراییل آماده کنیم».

سردار شهید فاضل شیرالی

سرباز شهید حسن طليل زاده

شهید محمد امتی

نگاهی کوتاه به زندگی سردار شهید فاضل شیرالی

سردار شهید فاضل شیرالی فرمانده گردان مقداد هفدهم دی سال 1342 در شهرستان آبادان چشم به جهان گشود، خانواده پرجمعیتی داشتند که 5 خواهر و 3 برادر بودند، ذر ذییرستان وارد فعالیت‌های سیاسی و انقلابی شد .

بسیار فعال و کوشا بود. همیشه رهبری بچه‌های بسیج محل را به‌عهده داشت و همه را برای فعالیت‌های مذهبی سازماندهی می‌کرد. محب اهل بیت(ع) بود و هر جا برنامه‌ای برای ائمه اطهار(ع) برگزار می‌شد برای کمک پیش قدم بود. بعد از پیروزی انقلاب وارد سپاه شد.

با شروع جنگ تحمیلی همراه با دیگر رزمندگان اسلام به جبهه اعزام شد، مدتی از طرف سپاه در گردان 77 محرم و گردان مقداد مأمور شد. به‌دلیل شجاعت و مدیریتی که در مسائل نظامی داشت به‌عنوان جانشین گردان زرهی مقداد و فرمانده گردان مقداد در عملیات کربلای 4 و عملیات کربلای 5 انتخاب شد سرانجام در بیست و یکم دی سال 1365 در کانال ماهی شلمچه بر اثر اصابت ترکش خمپاره به شهادت رسید.

سردار شهید فاضل شیرالی در سن 23 سالگی در عملیات کربلای 5 شهد شیرین شهادت را نوشید که پیکر پاکش پس از تشییع، در گلزار شهدای بندر ماهشهر آرام گرفت.

شهید فاضل شیرالی عاشق امام حسین(ع) بود و پای تمام امضاهاش هم می‌نوشت: «انا حقیر خادم الحسین».

آرزویش بود و همیشه می‌گفت که دوست دارم مثل اربابم شهید بشوم که همین طور هم شد و مثل اربابش بدون سر پر کشید و آسمانی شد.

در دوران دفاع مقدس که در دارخوین حضور داشتند در صف‌های نماز جماعت و مراسم زیارت عاشورا حاضر می‌شد و سوز دعایش در میان رزمندگان شور و نشاط عجیب و خاصی بر پا می‌کرد.

مادر سردار سرلشکر شهید علی هاشمی

دانش‌آموز شهید سید صفدر تقوی‌خصال

نگاهی کوتاه به زندگی جانباز شهید حسن مزارع

جانباز شهید حسن مزارع از رزمندگان شهر سردشت زیدون، تکنسین برق سنگین ناو نیروی دریایی ارتش بود که در سال 1345 در روستای چم شهرستان بهبهان دیده به جهان گشود و در سال 1362 به استخدام ارتش جمهوری اسلامی ایران درآمد.

وی در روز 25 آبان‌ماه سال 1365 در اسکله بندر امام خمینی(ره) بر اثر بمباران هوایی از ناحیه سر، گردن و صورت دچار مجروحیت و موج انفجار شد و مدال جانبازی را به گردن آویخت.

شهید حسن مزارع پس از تحمل 30 سال درد و رنج مجروحیت در روز جمعه سوم اردیبهشت‌ماه سال 1395 شهد شیرین شهادت را نوشید و به دوستان و همرزمان شهیدش پیوست.

پیکر پاک و مطهر جانباز شهید حسن مزارع عصر روز شنبه چهارم اردیبهشت‌ماه سال 1395 با حضور قشرهای مختلف مردم و خانواده‌های معظم شهدا در زادگاهش تشییع شد و پس از وداع خانواده، دوستان، همرزمان و بستگان در گلزار شهدای شهر سردشت زیدون آرام گرفت.

مادر سردار سرلشکر شهید علی هاشمی

گلزار شهدای بهبهان

نگاهی کوتاه به زندگی سرباز شهید مصطفی معصومی‌اردکانی

سرباز شهید مصطفی معصومی‌اردکانی پنجم بهمن سال 1344 در اردکان به دنیا آمد. در 7 سالگی مدرسه رفت و تا دوره راهنمایی را با کسب نمرات خوب گذرانید ولی از ادامه تحصیل منصرف شده و به کار و فعالیت پرداخت، پس از مدتی تلاش در شغل کاشیکاری ماهر شد.

از روحیهای خوب و برخوردی مناسب و اخلاق نیکو برخوردار بود. هیچگاه کسی را ناراحت نمی‌کرد و با همه به ملاطفت و مهربانی برخورد می‌کرد. به پدر و مادرش احترام می‌گذاشت و در کارها به آنها کمک می‌کرد، در محافل مذهبی و نماز جماعت حضور می‌یافت. در کارها از جدیت و پشتکار برخوردار بود و امور محوله را به نحو احسن انجام می‌داد.

در دفاع مقدس که همزمان با اعزام وی به سربازی بود در ارتش جمهوری اسلامی ایران دوران آموزش را گذراند و در گردان 120 از تیپ 2 لشکر 28 کردستان مشغول حراست از مرزهای کشور شد. سرانجام پس از حضور 10 ماهه در کردستان 23 تیر سال 1364 در منطقه کلاشین اشنویه در نبرد با ضد انقلاب به شهادت رسید و پیکر پاکش در گلزار شهدای اردکان آرام گرفت.

شهید مصطفی معصومی‌اردکانی در وصیت‌نامه‌اش نوشت: «ای برادران و خواهران عزیزم، فرزندانتان را با عشق مهدی(عج) آشنا سازید و آنان را برای جهاد در راه آن حضرت همیشه نگه‌ دارید.

پدر و مادرم! اینجاست که هر خمپاره و توپی و هر گلوله‌ای که بر ما می‌بارد، مقداری از گناهان ما هنگامی که بدنمان می‌لرزد و قلبمان به تپش در می‌آید، کاسته می‌شود و قدرت خدا و عظمت دعا که در این مکان مقدّس وجود دارد، باعث تقرّب و نزدیکی ما به او می‌شود.»

تربت پاک شهید وحید طیبی در قطعه یک گلزار شهدای اهواز

نگاهی کوتاه به زندگی شهید محمود طیبی

شهید محمود طیبی فرزند احمد و برادر شهید وحید طیبی است که در خرداد ماه سال 1344 در منطقه نفت سفید استان خوزستان دیده به جهان گشود و شادی را برای خانواده به ارمغان آورد.

این دلیرمرد خوزستانی در دوران هشت سال دفاع مقدس به جبهه اعزام شد و در تاریخ 26 دی‌ماه سال 1365 در عملیات کربلای پنج به شهادت رسید و نامش در زمره 23 هزار شهید استان خوزستان قرار گرفت.

شهید محمود طیبی در سن 21 سالگی در منطقه عملیاتی شلمچه به فیض شهادت نائل آمد و مزارش در قطعه 2 گلزار شهدای اهواز زیارتگاه عاشقان است.

شهید محمود طیبی

شهید محمود طیبی

شهید وحید طیبی

نگاهی کوتاه به زندگی دانش‌آموز شهید وحید طیبی

دانش‌آموز شهید وحید طیبی برادر شهید محمود طیبی تیر سال 1346 در خانواده‌ای مذهبی در منطقه نفت سفید استان خوزستان دیده به جهان گشود و پس از مدتی به اهواز مهاجرت کردند. پس از گذراندن دوران طفولیت در دامان پرمهر مادر و دستان با محبت پدر در سن 6 سالگی در دبستان فروغی دوران ابتدایی آغاز كرد.

دوران راهنمایی را در منطقه زیباشهر اهواز به پایان رساند. در سن 11 سالگی هنگامی كه توسط گروهک‌های ضد انقلاب نسبت به پخش اعلامیه مبادرت می‌ورزیدند صبح‌گاهان به جمع آوری اعلامیه‌ها اقدام می‌کرد و آنها را می‌سوزاند. 14 ساله بود كه به جبهه رفت.

از خصوصیات وی برپا داشتن نماز شب و حضور در دعاهای كمیل و ندبه و دعای امام زمان(ع) و زیارت عاشورا بوده است و نمازجمعه و جماعات را ترک نمی‌كرد. از كمک به مستمندان نیز كوتاهی نمی‌كرد.

شهید طیبی در 23 بهمن سال 1362 در منطقه عمومی عملیات خیبر بر اثر اصابت تركش خمپاره بر روی زانوان برادرش شهید محمود طیبی كه بعدها او هم به خیل شهدا پیوست، شربت شهادت را نوشید و پیکر پاکش در قطعه یک گلزار شهدای اهواز آرام گرفت.

شهید وحید طیبی در وصیت‌نامه‌اش نوشت: «خواهران و برادران خود را به تجملات و مسایل مادی نپرورانید. چرا كه سرانجام این راه رفتن با كوله باری از گناه و آخرش هم دور شدن از خدا است. باید به فكر آخرت بود. همیشه پشتیبان ولایت فقیه و جمهوری اسلامی باشید. تنها راه رسیدن به خدا انفاق كردن و نیكو كردن و جهاد است. نمازشب را به‌پا دارید. پدر و ماردم از شما می‌خواهم در فقدان من نگریید.»

نگاهی کوتاه به زندگی شهید حمدان رضایی‌بندانی

https://s4.uupload.ir/files/%D8%B4%D9%87%DB%8C%D8%AF_%D8%AD%D9%85%D8%AF%D8%A7%D9%86_%D8%B1%D8%B6%D8%A7%DB%8C%DB%8C_oxor.jpg

شهید حمدان رضایی‌بندانی ششم تیر سال 1344 در روستای دیمه درب شهرستان هفتگل دیده به جهان هستی گشود.

در دوران هشت سال دفاع مقدس به جبهه رفت و در بیست و هشتم فروردین سال 1367 در سن 23 سالگی در منطقه خرمال عراق شهد شیرین شهادت را نوشید که پیکر پاکش پس از تشییع در زادگاهش روستای دیمه درب آرام گرفت. از شهید حمدان رضایی‌بندانی یک فرزند پسر به‌نام محمد و یک دختر به یادگار مانده است.

شهید حمدان رضایی‌بندانی در وصیت‌نامه‌اش نوشت: «امیدوارم برای شهادت من گریه نکنید چون شهادت برای بنده یک سعادت است، سعادتی که در انتظار آن بودم، خدایا کی می‌شود صورت پر نور حسین(ع) را ببینم و او را در آغوش بگیرم.

با این عشق الهی بود که حاضر شدم تا این بدن و جان ناقابل را هدیه کنم تا بتوانم، پیامبران، امامان و مخلصان در راه خداوند را ملاقات کنم، همیشه دعای بنده این بود.

خدایا! امروز بنده در راه تو حرکت می‌کنم اگر فردا در این راه حرکت نکنم و در این عمری که به من دادی گناه کنم، این جان را از بنده بگیر.

مردم عزیز امیدوارم که وقتی کنار قبر من می‌آیید برای بنده گریه نکنید، برای چه گریه می‌کنید؟ برای اینکه من در کنار شما نیستم؟ اگر گریه شما برای این است شما هم یک روز به من ملحق می‌شوید. ولی برای یک چیز اجازه می‌دهم گریه کنید، برای خودتان گریه کنید، گریه‌ای برای آخرت، برای مکان خود، آیا مکان شما در آتش است یا در بهشت؟ ولی من مطمئنم، اگر شهید بشوم در راه خدا، یقینا مکانم در بهشت است.»

شهید الله‌ وردی نعیمی

تربت پاک سردار شهید مجید سیلاوی در گلزار شهدای اهواز

یادمان شهدای عملیات رمضان

دانشجوی شهید سید محمدعلی حکیم

نگاهی کوتاه به زندگی سرباز شهید فرشاد هاشمی‌بنی

سرباز شهید فرشاد هاشمی‌بنی سوم مهر سال 1347، یک خانواده مومن و معتقد به دین اسلام در اهواز از دیده به جهان هستی گشود.

دوران کودکی خویش را در آغوش گرم پر مهر و محبت خانواده سپری کرد تا اینکه در سن هفت سالگی جهت آموختن دانش و معرفت پا به عرصه علم گذاشت و تحصیلات خود را تا دبیرستان یکی پس از دیگری در همان محل سکونت خود سپری کرد و موفق به دریافت مدرک دیپلم در رشته اقتصاد شد، بعد از پایان تحصیلات به شغل کارگری پرداخت تا از این طریق توانسته باشد امرار معاش کند.

پس از پیروزی انقلاب اسلامی و تشکیل نهادهای مختلف انقلابی او نیز به عضویت سپاه درآمد و از طریق سپاه به عنوان پاسدار وظیفه به خدمت مقدس سربازی اعزام شد.

پس از گذشت چند ماه از خدمت سربازی، در تاریخ بیستم اسفند سال 1366، در پادگان شهید محلاتی منطقه مسجدسلیمان با اصابت ترکش به فیض شهادت نائل آمد و آسمانی شد.

پس از شهادت پیکر پاک شهید فرشاد هاشمی‌بنی به اهواز انتقال یافت و با حضور اقشار مختلف مردم و خانواده‌های معظم شهدا تشییع شد و در قطعه 2 گلزار شهدای اهواز، ردیف 22 مزار 26 آرام گرفت.

شهید فرشاد هاشمی‌بنی در 19 سالگی به شهادت رسید و تربت پاکش در گلزار شهدای اهواز نمادی از ایثار و شهامت در راه وطن است.

مادر سردار سرلشکر شهید علی هاشمی

بازگشت مسافران کربلا

بازگشت مسافران کربلا

شهید فرشاد هاشمی بنی

بسیجی شهید صیدمراد فریدونی

نگاهی کوتاه به زندگی جهادگر شهید حمید غنی نژادیان

جهادگر شهید حمید غنی‌زادیان در پنجم اردیبهشت سال 1334 در همدان دیده به جهان گشود، سال 1361 ازدواج کرد و صاحب دو فرزند دختر شد.

در جوانی به عنوان جهادگر از طرف پشتیبانی جنگ و جهاد سازندگی به جبهه‌های حق علیه باطل اعزام شد و در بیست و دوم اردیبهشت سال 1367 در منطقه ماووت عراق به درجه رفیع شهادت نائل آمد که پیکر پاکش پس از تشییع در گلزار شهدای همدان آرام گرفت.

شهید حمید غنی‌زادیان در وصیت‌نامه‌اش نوشته است: «شادی‌های زندگانی زمانی به دست می‌آ‌ید که شخص با نفس اماره مبارزه کند و به مسائل دینی عمل کند،‌ زیرا ما خبر داریم کسانی را که از همه دستورالعمل‌های انسانی آگاهی دارند ولی به آنها عمل نمی‌کنند مخصوصا موقعی که پای منفعت شخصی پیش بیاید و محیط خود را به کدورت و تیرگی و ایجاد محیطی هوس‌آلود و مادی مبدل می‌کنند و چقدر قرآن در این مورد تأکید کرده است و فراوان از این تأکیدها می‌توان یافت که دنبال هر آگاهی و دانستنی عمل را قرار داده در صورتی‌‌که ما در جامعه ایمان می‌بینیم و همه مسلمان هستند ولی عمل نیکو انجام نمی‌دهند و از عملی که در خور انسانیت است خبری نیست و زندگی مردمی تلاشی است برای تأمین شکم.

مادر جان زندگی عقیده و جهاد در راه عقیده است و تو مادر جان اگر دست‌پرورده مکتب فاطمه‌ای می‌دانی که حسین و عزیزانش با خوشحالی مرگ را در آغوش گرفتند پس تو هم ناراحت نمی‌شوی زیرا تو تنها میوه زندگی تنها عزیزت را در راه برقراری حق به خاطر الله از دست داده‌ای و باز هم چه افتخار عظیمی برای این خانواده است.»

مادر سردار سرلشکر شهید علی هاشمی

بازگشت سردار سرلشکر شهید علی هاشمی به وطن

بازگشت مسافران کربلا

بازگشت مسافران کربلا

نگاهی کوتاه به زندگی شهید مدافع حرم مصطفی صدرزاده

شهید مدافع حرم مصطفی صدرزاده 19 شهریور سال 1365 در شوشتر به‌دنیا آمد، در 11 سالگی به همراه خانواده از اهواز به مازندران رفتند و پس از دو سال در شهریار ساکن شدند.

نوجوانی خود را در مساجد و هیئت‌های مذهبی، انجام کارهای فرهنگی، عضویت در بسیج و یادگیری فنون نظامی سپری کرد. در جوانی به فراگیری علوم دینی پرداخت، سپس دانشجوی رشته ادیان و عرفان شد، همزمان مشغول جذب نوجوانان و جوانان مناطق اطراف شهریار و برپایی کلاس‌ها، اردوهای فرهنگی و نظامی و جلسات سخنرانی برای آنان شد.

سال 1386 ازدواج کرد که یک دختر و پسری به نام محمدعلی از او به‌یادگار مانده است.

سال 1392 برای دفاع از حرم بی‌بی زینب(س) با نام جهادی سید ابراهیم، به سوریه رفت که فرماندهی گردان عمار و جانشین تیپ فاطمیون شد، پس از چندین بار زخمی شدن، ظهر روز تاسوعا مقارن با یکم آبان سال 1394 در عملیات محرم در حومه حلب به شهادت رسید که پیکر پاکش در گلزار شهدای بهشت رضوان شهریار آرام گرفت.

مصطفی صدرزاده در نامه‌ای به همرزمانش نوشت: «وقتی کار فرهنگی را شروع می‌کنید با اولین چیزی که باید بجنگیم خودمان هستیم. اولین مشکل، مشکل تنبلی و سهل‌انگاری است.

وقتی که کارتان می‌گیرد و دورتان شلوغ می‌شود تازه اول مبارزه است زیرا شیطان به سراغتان می‌آید اگر فکر کرده اید که شیطان می‌گذارد شما به راحتی برای حزب‌الله نیرو جذب کنید، هرگز.

اگر می‌خواهید کارتان برکت پیدا کند به خانواده شهدا سر بزنید، زندگی‌نامه شهدا را بخوانید سعی کنید در روحیه خود شهادت‌طلبی را پرورش دهید.

سخنان مقام معظم رهبری را حتما گوش کنید، قلب شما را بیدار می‌کند و راه درست را نشانتان می‌دهد.»

قهرمان ملی مدال خود را به مادر شهید تقدیم کرد

قهرمان مسابقات ششمین المپیاد ورزشی بانوان کارگر کشور مدال خود را به مادر شهید حسین معماری از شهدای مدافع حرم اهواز اهدا کرد.

سیده ستاره موسوی که در رشته دارت در ششمین المپیاد ورزشی بانوان کارگر کشور قهرمان شده بود با حضور در جمع خانواده شهید، مدال خود را به گردن مادر شهید مدافع حرم حسین معماری و همسر شهید علی معماری انداخت.

در این آیین که در اهواز انجام شد، حجت‌الاسلام محمدصادق امینی امام جمعه سابق مسجدسلیمان و از اساتید حوزه و دانشگاه نیز خضور داشت.

شهید مدافع‌ حرم حسین معماری فرزند شهید علی معماری است که در روز 31 شهریور 1357 در اهواز چشم به جهان گشود و تحصیلات خود را تا مقطع کارشناسی رشته حقوق در دانشگاه آزاد اهواز ادامه داد.

وی در سال 1382 با فرزند شهید سید حمدان موسوی‌مجد ازدواج کرد که حاصل این ازدواج یک فرزند دختر و یک پسر است.

پس از هجوم نیروهای تکفیری به کشورهای اسلامی برای دفاع از حرم اهل بیت(ع) لباس رزم پوشید و به یاری رزمندگان جبهه مقاومت شتافت.

پس از حضور در جمع رزمندگان اسلام، شهید حسین معماری در حمله تروریستی پهپادهای اسرائیلی در منطقه آمرلی عراق مجروح و بر اثر شدت جراحات در تاریخ دوازدهم مرداد سال 1398 آسمانی شد و به خیل شهدای مدافع حرم خوزستان پیوست.

پیکر پاک و مطهر شهید مدافع حرم حسین معماری پس از انتقال به اهواز، در روز دوشنبه چهاردهم مردادماه 1398 تشییع شد و در کنار مزار پدرش شهید علی معماری در قطعه 7 گلزار شهدای اهواز آرام گرفت.

شهید مدافع حرم حسین معماری

شهید سیف‌الله جابری

نگاهی کوتاه به زندگی شهید سیف‌الله جابری

شهید سیف‌الله جابری در پانزدهم فروردین سال 1338 در شهر چهار برج استان آذربایجان غربی در یک خانواده مذهبی چشم به جهان گشود و با رنج‌ها و مشقت‌های پدر و مادر پیرش بزرگ شد، در سال 1357 به خدمت رفت ولی بعد از یک سال انجام وظیفه، در سال 1358 از سربازی معاف شد و به خانه برگشت.

با پیروزی انقلاب اسلامی با علاقه به انقلاب اسلامی و امام به عضویت در سپاه پاسداران انقلاب اسلامی درآمد و با شروع جنگ تحمیلی لبیک گویان به فرمان مراد خود پیر جماران به جبهه‌های حق علیه باطل شتافت.

مردی پاکدل، صمیمی و شریف بود. خنده‌رویی، اخلاق و رفتار سنجیده از دیگر صفات بارز شهید سیف‌الله جابری بود. خانواده او می‌گویند که شهید همیشه در هنگام نماز از خدا می‌خواست که در راه اسلام و قرآن شهادت را نصیب او گرداند.

در روز چهاردهم آذر سال 1361 در هنگام درگیری با ضدانقلاب کور دل در منطقه کردستان شربت را نوشید و با خون خود سند جاودانگی اسلام و انقلاب را به ثبت رساند.

شهید سیف‌الله جابری در سن 23 سالگی شهد شیرین شهادت را نوشید و پیکر پاکش با حضور اقشار مختلف مردم و خانواده‌های معظم شهدا تشییع شد و در گلزار شهدای شهر چهار برج آرام گرفت.

نگاهی کوتاه به زندگی سردار سرتیپ شهید حاج سید بیوک خلیلی

سردار سرتیپ شهید حاج سید بیوک خلیلی فرمانده گردان محمد رسول الله(ص) آذربایجان غربی چهارم مرداد سال 1341 در یک خانواده‌ کارگر و متدین در شهرستان شاهین دژ دیده به جهان گشود.

از همان دوران کودکی از هوش و استعداد عجیبی برخوردار بود. عشق به خدا و ائمه اطهار(ع) بر تار و پود وجودش تنیده شده بود. رفتار و گفتارش از مکتب حضرت سیدالشهداء(ع) سرچشمه گرفته بود. وقتی قرآن تلاوت می‌کرد، جان تازه‌ای در کالبدش دمیده می‌شد که همین طراوت و تازگی از او مردی خدایی ساخت،

قبل از پیروزی انقلاب اسلامی در پخش اعلامیه‌های انقلابی و دیوار نویسی فعالیت انقلابی خود را آغاز کرد، بعدها در دانشگاه افسری ژاندارمری قبول و با رتبه عالی فارغ‌التحصیل و بلافاصله برای رکن دوم ستاد ژاندارمری انتخاب شد ولی به علت دوری از منطقه آن را نپذیرفت چون منطقه تحت تهدید احزاب منحله کومه‌له و دموکرات بود.

برای خدمت به ژاندارمری منطقه آذربایجان غربی منتقل شد و در طول خدمت در کلیه عملیات‌ها نقش به‌سزایی داشت، یکی از طراحان بزرگ عملیات‌های جنگی بود که دوره تکاوری را در لشکر 58 ذوالفقار گذراند.

در عملیات‌های گوناگونی از جمله عملیات قادر، عملیات فتح، عملیات کربلای 2، عملیات کربلای 7، عملیات لیله القدر و بیش از 95 عملیات در مرزهای آذربایجان غربی به عنوان فرمانده گردان در خدمت اسلام و مسلمین بود.

آن قدر با دشمنان جنگیده بود که کومه‌له و دموکرات برای سرش جایزه تعیین کردند تا اینکه 17 مرداد سال 1367 در یک درگیری شجاعانه در مرز سرو پس از کشتن تعدادی از افراد حزب دموکرات به فیض شهادت نائل آمد که پیکر پاکش را سوزاندند.

سردار شهید سید بیوک خلیلی

سردار سرلشکر شهید علی هاشمی

شهید منصور ملک پور

بسیجی شهید ایمان(حجت) امینی قنواتی

بسیجی شهید احمدرضا غلامی

نگاهی کوتاه به زندگی بسیجی شهید محمد جهانگیری

بسیجی شهید محمد جهانگیری دوم بهمن سال 1376 در شهرستان مرودشت استان فارس دیده به جهان گشود، پدرش کارمند کارخانه آزمایش بود. از کودکی به مسجد و نماز جماعت علاقه‌مند بود، همین موضوع سبب شد در نوجوانی و جوانی به‌عنوان یکی از فعالان فرهنگی پایگاه حمزه سیدالشهدای مسجد امام رضا(ع) مرودشت شناخته و معرفی شود.

فعالیت او در هیئات مذهبی و خدمت در مراسم عزاداری سیدالشهدا(ع) فقط مختص شهرستان مرودشت نبود چرا که در سال‌های گذشته یکی از فعالان و چهره‌های نام آشنای موکب‌های باب الحوائج(ع) و شهید جابر شهرستان مرودشت در مسیر پیاده‌روی اربعین بود و هر آنچه در توان داشت در مسیر عشق به سرور شهیدان امام حسین(ع) در طبق اخلاص گذاشته بود.

در دانشگاه در رشته کاردانی عمران و کارشناسی حسابداری تحصیل کرد. آشنایی و فعالیت او در کارهای عمرانی و فنی باعث شد خیلی زود جذب گروه‌های جهادی و خدمت‌رسانی به محرومین جامعه شود و در نقاط کم برخوردار شهر یا روستا از جوشکاری گرفته تا هر خدمتی که می‌توانست انجام می‌داد.

سال 1399 ازدواج کرد و مدتی بعد در گردان امام علی(ع) مشغول به خدمت شد. خدمت به اهل بیت(ع) و حرم مطهر حضرت شاهچراغ(ع) یکی از بزرگترین افتخارات او در زندگی بود.

در روز یکشنبه 22 مرداد سال 1402 در راه دفاع از حریم حرم مطهر حضرت شاهچراغ(ع) توسط دشمن تکفیری به فیض شهادت نائل آمد و برای همیشه نامش در تاریخ جاودانه شد.

شهید محمد جهانگیری در سن 26 سالگی شهد شیرین شهادت را نوشید که پیکر پاکش همراه با شهید غلامعباس عباسی در حرم شاهچراغ(ع) تشییع شد و سپس در گلزار شهدای روستای کناره مرودشت آرام گرفت.

تشییع پیکر پاک سردار سرلشکر شهید علی هاشمی در اهواز

سردار سرلشکر شهید سید محمدحسین علم الهدی

تشییع پیکر پاک مادر سردار سرلشکر شهید علی هاشمی

مادر سردار سرلشکر شهید علی هاشمی