تربت پاک روحانی شهید ایرج(عبدالطاهر) خدادادی موسیری در گلزار شهدای چهاربیشه مسجدسلیمان

https://uupload.ir/files/7yk0_%DB%B2%DB%B0%DB%B1%DB%B9%DB%B0%DB%B6%DB%B0%DB%B8_%DB%B1%DB%B1%DB%B1%DB%B3%DB%B3%DB%B9.jpg

نگاهی کوتاه به زندگی روحانی شهید ایرج(عبدالطاهر) خدادادی موسیری

روحانی شهید ایرج(عبدالطاهر) خدادادی موسیری در یکم مهر سال 1347 در منطقه‌ای عشایری از توابع چهارمحال و بختیاری دیده به جهان گشود او پس از طی دوره دبستان که همزمان با پیروزی شکوهمند انقلاب اسلامی بود، جهت ادامه تحصیل به مسجدسلیمان رهسپار شد.

در این دوره‌ها شهید ایرج خدادادی با مبانی انقلاب آشنا شد و از آنجا که سابقه تدین و انقلابی‌گری را در خانواده داشت به سرعت با مبانی نظام جمهوری اسلامی آشنا و کم کم مقالات متعددی را در روزنامه‌ها به چاپ رساند.

روح مقابله با ظلم و اشرافیگری آنچنان در او پرورش یافته بود که در بسیاری از مقاطع نامه‌های سرگشاده‌ای را به برخی مسؤولان نظام متذکر می‌شد. او پس از طی دوره‌های دبستان و راهنمایی درسال 1363 وارد فضای معنوی حوزه علمیه المهدی(عج) شهرستان مسجدسلیمان شد و به تعلیم علوم دینی پرداخت.

ورود شهید ایرج خدادادی به حوزه علمیه روح بلند و پر معنویت او را جلای مضاعف بخشید و با اخلاق و عرفان اسلامی آشنا شد.

وی در دوران دفاع مقدس عازم جبهه شد و سرانجام در روز 30 دی سال 1365 در عمليات كربلاي پنج شهد شیرین شهادت را نوشید.

شهید ایرج خدادادی موسیری در سن 18 سالگی در منطقه عملیاتی شلمچه به درجه رفيع شهاد نائل آمد و پیکر پاکش پس از تشییع، در گلزار شهداي فتح‌الفتوح كلگه شهر مسجدسلیمان در کنار دیگر شهیدان آرام گرفت.

نگاهی کوتاه به زندگی روحانی شهید ابراهیم مرادی

روحانی شهید ابراهیم مرادی هفتم خرداد سال 1346 در روستای کوشک بخش آبژدان شهرستان اندیکا دیده به جهان گشود و برای فراگیری علوم دینی وارد حوزه علمیه المهدی(عج) مسجدسلیمان شد. در دوران جوانی ازدواج کرد و یک فرزند پسر از او به یادگار مانده است.

در عملیات کربلای پنج شرکت کرد و 20 دی‌ سال 1365 در سن 19 سالگی در شلمچه شهید شد و پیکر پاکش در گلزار شهدای روستای کوشک آرام گرفت.

شهید ابراهیم مرادی در وصیت‌نامه‌اش نوشت: «فرزندم بدان كه ما براي عبادت خدای يكتا خلق شده‌ايم البته خدا با عبادت خودش ما را به كمال و سعادت می‌رساند راه عبادت خدا و به كمال رسيدن صراط مستقيم می‌باشد.

فرزندم هيچ‌وقت از تو راضی نمی‌شوم اگر بخواهی راهی غير از راه ائمه و علماء متعهد را انتخاب كنی يا عمداً كاری كنی كه به اسلام ضربه بزنی يا اينكه بی‌طرف و بی‌خيال باشی بايد ان‌شاءالله پاسدار اسلام باشی حالا هر قدر كه توانایی داری، خيلی خيلی مايلم كه طلبه شوی تا اينكه گوشت و پوست تو با نان پاک مبارک امام زمان(عج) رشد نمايد و روح تو با فرامين اسلام تعالی يابد حتماً حتماً، اگر برايت ممكن شد، خداوند تو را از خادمان اسلام قرار دهد خداوند تو را عاقبت بخير گرداند .

اين را بدانيد حق پايدار است و باطل جولانی دارد بعد هم از بين می‌رود، يقين بدانيد ای برادران مسلمان. فرزندانتان را اسلامی تربيت كنيد و آنها را رها نكنيد كه دچار هر انحرافي شوند و مرتكب هر كاری شوند. فرزندانتان را هر قدر كه توانايی داريد اسلامي تربيت كنيد تا ان‌شاءالله فردا فرزندانی پاسدار اسلام بار بيايند يقين اگر زمانی را كه در آن قرار دارند بشناسند آن زمان را ببينند دشمن چه نقشه‌هایی در آن زمان دارد و چه دام‌هایی انداخته تا دچار دام‌های دشمن و خطرهای انحرافی نمی شوند. ديگر اينكه به مردم شهر خودم «می‌دانيد راهی كه انسان را به سعادت و كمال می‌رساند و از ذلت‌ها و خواری‌ها و هلاک شدن و به چاه افتادن انسان را نجات می‌دهد.»

تربت پاک شهید عبدالامیر احتشام زاده در یادمان شهدای هویزه

تربت پاک شهید محمد بهاء الدین در یادمان شهدای هویزه

تربت پاک شهید محمدجواد زاهدیان در یادمان شهدای هویزه

تربت پاک شهید سعید جلالی پور در یادمان شهدای هویزه

تربت پاک و مطهر شهید اسماعیل حاجی کوهمدانی در یادمان شهدای هویزه

تربت پاک و مطهر شهید علی اکبر رکابساز در یادمان شهدای هویزه

تربت پاک شهید محمدخلیل گلبهاری در یادمان شهدای هویزه

تربت پاک شهید جمال دهش ور در یادمان شهدای هویزه

شهید مدافع حرم مرتضی کریمی‌شالی

نگاهی کوتاه به زندگی شهید مدافع حرم مرتضی کریمی‌شالی

شهید مدافع حرم مرتضی کریمی‌شالی 25 دی سال 1360 در تهران دیده به‌جهان گشود و پس از حمله تکفیری‌ها عازم سوریه شد که در تاریخ 21 دی سال 1394 در منطقه خان طومان به فیض شهادت نائل آمد ولی پیکر پاکش در جبهه ماند.

پیکر پاک شهید مرتضی کریمی‌شالی پس از 6 سال به وطن بازگشت که روز یکشنبه 21 شهریور سال 1400 در تهران تشییع شد و در قطعه 50 گلزار شهدای بهشت زهرا(س)، ردیف 116، شماره 23 آرام گرفت.

مادر شهید مرتضی کریمی‌شالی می‌گوید: «آقا مرتضی از کودکی به راه اسلام و انقلاب علاقه داشت، وقتی که بزرگ شد علاقه‌اش به این راه بیشتر شد و چیزی جز اهل بیت(س)، اسلام و ایران برایش اهمیت نداشت. به او درباره زندگی و خانه و ماشین می‌گفتم اما مرتضی می‌گفت «مادر به این خانه‌های گِلی فکر نکن چون اینها به یک باد، بند هستند، به این ماشین‌ها، به این پاره‌آهن دل نبند این‌ها چیزی نیست، هدف ما باید آخرت ما باشد.»

زمانی‌که برای سوریه رفتن تصمیم گرفت دختران او کوچک بودند و همسرش راضی به رفتن او به سوریه نبود. حتی من هم از اول مخالف رفتن او بودم اما بعد از اصرارهای او بالاخره راضی شدم.»

همسر شهید نیز می‌گوید: «به زیبایی خانه خیلی اهمیت می‌داد. حتی یک‌بار که بیرون از خانه بودم، وقتی برگشتم دیدم خانه خالی است! ‌گفتم «مرتضی مبل‌ها را چه کرده‌ای؟» گفت «از چشمم افتاده‌ بودند! آنها را فروختم و مبل جدید سفارش داده‌ام.»

بعد از مبل، فرش، پشتی، پادری، پرده را به تبع آن کم‌کم عوض کرد. مثل آخرین دکور مرتضی که الآن اینجاست. همه وسایل را آبی خرید.»

نگاهی کوتاه به زندگی سرباز شهید عباس قیم

https://uupload.ir/files/gzmd_%D8%B4%D9%87%DB%8C%D8%AF_%D8%B9%D8%A8%D8%A7%D8%B3_%D9%82%DB%8C%D9%85.jpg

سرباز شهید عباس قیم در روز یکم مهرماه سال ۱۳۴۱ در خرمشهر دیده به جهان گشود، کودکی خود را در زادگاهش پشت سر نهاد و از همان دوران به تکالیف شرعی خود عمل می‌کرد.

از کودکی نماز می‌خواند و روزه می‌گرفت و بیشتر در مساجد حضور داشت، به‌دلیل مشکلاتی که داشت نتوانست زیاد درس بخواند و به همین دلیل نیز با کار کردن کمک خرج خانواده خود شد.

نماز خود را در اول وقت و در مسجد اقامه می‌کرد و مقید به این کار بود، همچنین دوستان خود را به این امر سفارش می‌کرد.

جوانی پاکباخته، باصداقت، متواضع و فروتن بود، به‌همه احترام می‌گذاشت و در حد توان در رفع گرفتاری مستمندان و همنوعان خود تلاش می‌کرد.

در سال‌های نخست جنگ تحمیلی عراق علیه ایران که جوانی رشید و رعنا شده بود همراه با دیگر جوانان ایرانی به خدمت سربازی اعزام شد و سپس از طریق ارتش جمهوری اسلامی ایران به جبهه رفت.

در هنگام نبرد با دشمنان اسلام این جوان عرب خوزستانی در تاریخ ۲۲ دی‌ماه سال ۱۳۶۲ به فیض شهادت نائل آمد و نام خود را در دفتر 24 هزار شهید خوزستان ثبت کرد.

پس از شهادت پیکر پاک سرباز شهید عباس قیم به محل سکونت خانواده جنگ زده‌اش در شهر هفتگل انتقال یافت و با حضور اقشار مختلف مردم و خانواده‌های معظم شهدا تشییع شد.

شهید عباس قیم در آغاز دوره جوانی در سن ۲۱ سالگی در منطقه عملیاتی شرهانی شهد شیرین شهادت را نوشید و تربت پاکش در گلزار شهدای هفتگل در جوار مزار شهید احمد مکوندی زیارگاه عاشقان است.

جانباز شهید سید مجتبی علمدار

جانباز شهید سید مجتبی علمدار

جانباز شهید سید مجتبی علمدار

جانباز شهید سید مجتبی علمدار

جانباز شهید سید مجتبی علمدار

جانباز شهید سید مجتبی علمدار

جانباز شهید سید مجتبی علمدار

جانباز شهید سید مجتبی علمدار

یادبود شهید محمد شمخانی در یادمان شهدای هویزه

تربت پاک و مطهر شهید امین سلطانی در یادمان شهدای هویزه

تربت پاک و مطهر شهید عباس افشاری در یادمان شهدای هویزه

تربت پاک و مطهر شهید محمود صالح زاده در یادمان شهدای هویزه

دانش آموز شهید محمد دلجو از شهدای هویزه

سردار سرلشکر شهید سید محمدحسین علم الهدی

سردار سرلشکر شهید سید محمدحسین علم الهدی

سردار سرلشکر شهید سید محمدحسین علم الهدی

سردار سرلشکر شهید سید محمدحسین علم الهدی

سردار سرلشکر شهید سید محمدحسین علم الهدی

سردار سرلشکر شهید سید محمدحسین علم الهدی

سردار سرلشکر شهید سید محمدحسین علم الهدی

سردار سرلشکر شهید سید محمدحسین علم الهدی

سردار سرلشکر شهید سید محمدحسین علم الهدی

سردار سرلشکر شهید سید محمدحسین علم الهدی

سردار سرلشکر شهید سید محمدحسین علم الهدی

سردار سرلشکر شهید سید محمدحسین علم الهدی

سردار سرلشکر شهید سید محمدحسین علم الهدی

سردار سرلشکر شهید سید محمدحسین علم الهدی

تربت پاک و مطهر شهید محمد دلجو در یادمان شهدای هویزه

تربت پاک و مطهر شهید محمدرضا ملایی زمانی در یادمان شهدای هویزه

تربت پاک و مطهر سردار سرلشکر شهید سید محمدحسین علم الهدی در یادمان شهدای هویزه

نگاهی کوتاه به زندگی دانشجوی شهید محمود طیبی

دانشجوی شهید محمود طیبی برادر شهید وحید طیبی است که در خرداد سال 1344 در منطقه نفت سفید استان خوزستان دیده به جهان گشود و پس از مدتی به اهواز مهاجرت کردند.

قاری برجسته قرآن بود و در مسابقات استانی در بين مدارس استان خوزستان رتبه اول را كسب کرد.

مقطع دبيرستان را در هنرستان شهيد سبزی‌زاد شرکت نفت اهواز پشت سر نهاد و پس از آن در دانشگاه فردوسی مشهد در رشته مهندسی مكانيک پذيرفته شد.

تا ترم ششم جزو نفرات برتر دانشگاه بود، مرتب در جبهه‌های جنگ حضور می‌يافت به‌طوری كه در سال 1361 در جبهه حسينيه مورد اصابت تركش قرار گرفت و در بیمارستان بستری شد که پس از بهبودی دوباره به جبهه رفت و سرانجام در 26 دی‌ سال 1365 در عملیات کربلای پنج به شهادت رسید.

وی در سن 21 سالگی در منطقه عملیاتی شلمچه به فیض شهادت نائل آمد و تربت پاکش در قطعه 2 گلزار شهدای اهواز، ردیف 6 مزار 21 زیارتگاه عاشقان است.

شهید محمود طیبی در وصیت‌نامه‌اش نوشت: «چه بگويم؟ برای كه بگويم؟ آيا می‌توانم آنچه را كه در سينه دارم را بازگو كنم؟ يا نه؟

از موقع شروع جنگ تا به حال شهدای ما زياد بوده‌اند و وصيت‌نامه‌ها [نیز] زياد بوده‌اند ولی از خودمان بپرسيم چند تای آنها را موفق شده‌ايم بخوانيم؟ اما دوست دارم اين وصيت‌نامه‌ها را بخوانيد و تا جايي كه ممكن است عمل كنيد.

برادران به فكر تدارک بيفتيد كه چون با اين وضعی كه داريم نمی‌دانم كه آخر [و] عاقبت كار ما چه می‌شود و تا چقدر از سوال‌های خداوند منان را می‌توانيم پاسخ دهيم.»

تربت پاک و مطهر مداح شهید سید مجتبی علمدار در گلزار شهدای ساری

مداح شهید سید مجتبی علمدار

مداح شهید سید مجتبی علمدار

مداح شهید سید مجتبی علمدار

نگاهی کوتاه به زندگی مداح شهید سید مجتبی علمدار

مداح شهید سید مجتبی علمدار یازدهم دی سال 1345 در ساری چشم به جهان گشود. در نوجوانی عضو بسیج شد و سال 1362 به کردستان رفت.

اولین بار در عملیات کربلای 1 شرکت کرد، مدتی بعد وارد گردان مسلم بن عقیل لشکر ۲۵ کربلا شد و تا پایان جنگ آنجا ماند.

در عملیات‌های کربلای 4 و کربلای 5 حضور داشت، سال 1366 فرمانده گروهان سلمان از گردان مسلم ابن عقیل شد و در عملیات والفجر ۱۰ نقش‌آفرینی موثری داشت.

در کردستان عراق از ناحیه پهلو مجروح شد. سرانجام یازدهم دی سال ۱۳۷۵ بر اثر عوارض شیمیایی شهید شد و پیکر پاکش در گلزار شهدای ساری آرام گرفت.

شهید سید مجتبی علمدار در وصیت‌نامه‌اش نوشت: «اولین وصیت من به شما راجع به نماز است چیزی را که فردای قیامت به آن رسیدگی می‌کنند نماز است. پس سعی کنید در حد توانتان نمازهایتان را سر وقت بخوانید و قبل از شروع نماز از خداوند منان توفیق حضور قلب و خضوع و خشوع در نماز طلب کنید به همه شما وصیت می‌کنم همه شمائیکه این صفحه را می‌خوانید، قرآن بخوانید بیشتر بشناسید، بیشتر عشق بورزید، بیشتر معرفت به قرآن داشته باشید و بیشتر دردهایتان را با قرآن درمان کنید. سعی کنید قرآن انیس و مونستان باشد نه زینت دکورها و طاقچه‌های منزلتان، بهتر است قرآن را زینت قلبتان کنید.

به دوستان و برادران عزیزم وصیت می‌کنم کاری نکنند که صدای غربت فرزند فاطمه(س) مقام معظم رهبری را که همان ناله غریبانه فاطمه(س) خواهد بود به گوش برسد همان‌طوری که زمان امام خمینی(ره) گوش به فرمان بودید و در صحنه‌های انقلاب حاضر و آماده ایثار جان و مال و زندگی [باشید].