جانباز شهید سید مجتبی علمدار









دانشآموز شهید سید حسن سواری(فاضلی) بیستم آذر سال 1379 در اهواز دیده به جهان گشود، در دوران کودکی وارد مدرسه شد، هنوز به درس خواندن اشتغال داشت و دیپلم نگرفته بود.
در صبح روز شنبه 31 شهریور سال 1397 به منظور تماشای رژه نیروهای مسلح به مناسبت هفته دفاع مقدس در بلوار قدس اهواز حضور داشت که هدف تیر کین تروریستها قرار گرفت و به همراه 22 نفر دیگر مظلومانه به شهادت رسید.
پیکر پاک شهید سواری و دیگر شهیدان روز دوم مهر با حضور باشکوه مردم از سراسر کشور در اهواز تشییع شد و پس از آن به همراه هفت تن از شهدای اهوازی به گلزار شهدای اهواز انتقال یافت و در قطعه شهدای حله آرام گرفت.
حجتالاسلام سید حسین سواری برادر شهید سید حسن سواری میگوید: «برادرم دانشآموز سال آخر دبیرستان در رشته انسانی بود. قصد داشت به سپاه پاسداران بپیوندد و برای دفاع از مسلمانان مظلوم به سوریه برود. تمام اتاقش را با عکس شهدا تزئین شده بود، دوست داشت مدافع حرم شود، اما قسمتش شهادت در خاک وطنش شد.
عاشق شهادت بود و برای شهدا ارزش زیادی قائل میشد. شهید صیادشیرازی را خیلی دوست داشت. حافظ قرآن و بسیجی فعال بود و از بچگی در محرم خادمی امام حسین(ع) را میکرد.»
آیتالله محسن حیدری نماینده مردم خوزستان در مجلس خبرگان درباره برخی از ویژگیهای شهید سید حسن سواری میگوید: «این شهید یک نوجوان بود ولی با این سن کم موکبی را راه اندازی کرد و به عزاداران حسینی خدمت میکرد. یک رابطه تنگاتنگی با حضرت سیدالشهدا(ع) داشت و در عالم دیگری سیر میکرد.»












_3nst.jpg)



مداح شهید سید مجتبی علمدار یازدهم دی سال 1345 در ساری چشم به جهان گشود. در نوجوانی عضو بسیج شد و سال 1362 به کردستان رفت.
اولین بار در عملیات کربلای 1 شرکت کرد، مدتی بعد وارد گردان مسلم بن عقیل لشکر ۲۵ کربلا شد و تا پایان جنگ آنجا ماند.
در عملیاتهای کربلای 4 و کربلای 5 حضور داشت، سال 1366 فرمانده گروهان سلمان از گردان مسلم ابن عقیل شد و در عملیات والفجر ۱۰ نقشآفرینی موثری داشت.
در کردستان عراق از ناحیه پهلو مجروح شد. سرانجام یازدهم دی سال ۱۳۷۵ بر اثر عوارض شیمیایی شهید شد و پیکر پاکش در گلزار شهدای ساری آرام گرفت.
شهید سید مجتبی علمدار در وصیتنامهاش نوشت: «اولین وصیت من به شما راجع به نماز است چیزی را که فردای قیامت به آن رسیدگی میکنند نماز است. پس سعی کنید در حد توانتان نمازهایتان را سر وقت بخوانید و قبل از شروع نماز از خداوند منان توفیق حضور قلب و خضوع و خشوع در نماز طلب کنید به همه شما وصیت میکنم همه شمائیکه این صفحه را میخوانید، قرآن بخوانید بیشتر بشناسید، بیشتر عشق بورزید، بیشتر معرفت به قرآن داشته باشید و بیشتر دردهایتان را با قرآن درمان کنید. سعی کنید قرآن انیس و مونستان باشد نه زینت دکورها و طاقچههای منزلتان، بهتر است قرآن را زینت قلبتان کنید.
به دوستان و برادران عزیزم وصیت میکنم کاری نکنند که صدای غربت فرزند فاطمه(س) مقام معظم رهبری را که همان ناله غریبانه فاطمه(س) خواهد بود به گوش برسد همانطوری که زمان امام خمینی(ره) گوش به فرمان بودید و در صحنههای انقلاب حاضر و آماده ایثار جان و مال و زندگی [باشید].

سردار شهید سید جمشید صفویان فرمانده گردان بلال حبشی لشکر هفت حضرت ولیعصر(عج) خوزستان پانزدهم آذر سال ۱۳۴۱ در دزفول دیده به جهان گشود.
در جوانی به همراه رزمندگان اسلام رهسپار جبهه شد، پس از شرکت در چند عملیات سرانجام روز چهارم دی سال ۱۳۶۵ در عملیات کربلای چهار در جزیره مینو به فیض شهادت نائل آمد که پیکر پاکش روز بیست و نهم اسفند سال ۱۳۶۵ در دزفول تشییع شد و در گلزار شهدای شهیدآباد دزفول زیارتگاه عاشقان است.
شهید سید جمشید صفویان در وصیتنامهاش نوشت: «عزيزان من، مرگ سرنوشت جميع انسانهاست و زمان مناسب آن به دست خداى انسانهاست و انسان سرانجام در كام مرگ فرو خواهد رفت و دنياى گذرا را وداع خواهد گفت، خوب و بد، فقير و غنى، سلطان و رعيت، بزرگ و كوچک، گمراه و راه يافته خواهند مرد و در تنگى وحشتناک و ترسناک لحد همنشين اعمال خويش خواهند شد و قبر انسان يا باغى از باغهاى بهشت است و يا گودالى از گودالهاى پر از آتش و عذاب جهنم و سپس اسرافيل در صور دميده و مردگان زنده شوند و قيامت قيام خواهد كرد و آن روز واى بر آن بيچارگانى كه در زندگى دنيوى در صور نفس خويش ندميده و مهار آمال و اعمال خويش را در كف نگرفتهاند. آرى در آن روز سخت كه روز «يوم تبلى السرائر» است و روز خروج انفال زمين.
عزيزان من، بر امواج دريا و ابرهاى آسمان خانه نسازيد و فريب خروش و بزرگى اين و بلندى و تندى آن را نخوريد كه تا اسفل السافلين به سقوطتان مىكشانند و از مرتبه بلند احسن التقويم محرومتان مىسازند.»



سردار سرتیپ شهید حاج سید بیوک خلیلی فرمانده گردان محمد رسول الله(ص) آذربایجان غربی چهارم مرداد سال 1341 در یک خانواده کارگر و متدین در شهرستان شاهین دژ دیده به جهان گشود.
از همان دوران کودکی از هوش و استعداد عجیبی برخوردار بود. عشق به خدا و ائمه اطهار(ع) بر تار و پود وجودش تنیده شده بود. رفتار و گفتارش از مکتب حضرت سیدالشهداء(ع) سرچشمه گرفته بود. وقتی قرآن تلاوت میکرد، جان تازهای در کالبدش دمیده میشد که همین طراوت و تازگی از او مردی خدایی ساخت،
قبل از پیروزی انقلاب اسلامی در پخش اعلامیههای انقلابی و دیوار نویسی فعالیت انقلابی خود را آغاز کرد، بعدها در دانشگاه افسری ژاندارمری قبول و با رتبه عالی فارغالتحصیل و بلافاصله برای رکن دوم ستاد ژاندارمری انتخاب شد ولی به علت دوری از منطقه آن را نپذیرفت چون منطقه تحت تهدید احزاب منحله کومهله و دموکرات بود.
برای خدمت به ژاندارمری منطقه آذربایجان غربی منتقل شد و در طول خدمت در کلیه عملیاتها نقش بهسزایی داشت، یکی از طراحان بزرگ عملیاتهای جنگی بود که دوره تکاوری را در لشکر 58 ذوالفقار گذراند.
در عملیاتهای گوناگونی از جمله عملیات قادر، عملیات فتح، عملیات کربلای 2، عملیات کربلای 7، عملیات لیله القدر و بیش از 95 عملیات در مرزهای آذربایجان غربی به عنوان فرمانده گردان در خدمت اسلام و مسلمین بود.
آن قدر با دشمنان جنگیده بود که کومهله و دموکرات برای سرش جایزه تعیین کردند تا اینکه 17 مرداد سال 1367 در یک درگیری شجاعانه در مرز سرو پس از کشتن تعدادی از افراد حزب دموکرات به فیض شهادت نائل آمد که پیکر پاکش را سوزاندند.


به منظور گرامیداشت یاد و خاطره رزمنده دلیر سردار شهید سید جاسم نوری از شهدای مدافع حرم استان خوزستان هشتمین یادواره این شهید با حضور اقشار مختلف مردم روز پنجشنبه یکم تیرماه سال 1402 در یادمان سردار سرلشکر شهید علی هاشمی واقع در گلزار شهدای اهواز با سخنرانی سردار علیرضا تنگسیری فرمانده نیروی دریایی سپاه پاسداران برگزار شد.
سردار شهید سید جاسم نوری معروف به شیرمرد دجیل بهعنوان آخرین فرزند خانواده سید جابر در پانزدهمین روز از اسفندماه سال 1346 در شهر حمیدیه خوزستان دیده به جهان گشود.
از ابتدای جنگ تحمیلی عراق علیه ایران در جبهه حضور داشت و پس از حضور در عراق برای دفاع از حرمین شریفین اقدام به تشکیل لشکر حضرت عباس(ع) کرد و خدمات زیادی را انجام داد.
این دلیرمرد خوزستانی در روز پنجشنبه هفتم خردادماه سال 1394 در نزدیکی شهر الرمادی استان الانبار عراق مجروح شد و پس از انتقال به بیمارستان در مدینة الطب بغداد به شهادت رسید.
پس از شهادت، پیکر مطهر شهید نوری به کربلای معلا منتقل و با حضور اقشار مختلف مردم و رزمندگان عراقی و زائران ایرانی در بینالحرمین تشییع شد و بعد به ایران انتقال یافت.
پیکر شهید نوری پس از انتقال به ایران در روز یکشنبه دهم خرداد ماه سال 1394 به زادگاهش شهر حمیدیه منتقل شد و مردم این دیار با او وداع کردند.
پس از آن پیکر مطهر شهید سید جاسم نوری به اهواز انتقال یافت و با حضور اقشار مختلف مردم و خانواده شهدا تشییع شد و بنا به وصیتش در پایین مزار شهید مدافع حرم حبیب جنتمکان در قطعه 2 گلزار شهدای اهواز آرام گرفت.
از شهید سید جاسم نوری سه فرزند پسر به نامهای سید محمد، سید روحالله و سید علی و یک دختر به یادگار مانده است.

به منظور گرامیداشت یاد و خاطره رزمنده دلیر سردار شهید سید جاسم نوری از شهدای مدافع حرم استان خوزستان هشتمین یادواره این شهید با حضور اقشار مختلف مردم روز پنجشنبه یکم تیرماه سال 1402 در یادمان سردار سرلشکر شهید علی هاشمی واقع در گلزار شهدای اهواز با سخنرانی سردار علیرضا تنگسیری فرمانده نیروی دریایی سپاه پاسداران برگزار شد.
سردار شهید سید جاسم نوری معروف به شیرمرد دجیل بهعنوان آخرین فرزند خانواده سید جابر در پانزدهمین روز از اسفندماه سال 1346 در شهر حمیدیه خوزستان دیده به جهان گشود.
از ابتدای جنگ تحمیلی عراق علیه ایران در جبهه حضور داشت و پس از حضور در عراق برای دفاع از حرمین شریفین اقدام به تشکیل لشکر حضرت عباس(ع) کرد و خدمات زیادی را انجام داد.
این دلیرمرد خوزستانی در روز پنجشنبه هفتم خردادماه سال 1394 در نزدیکی شهر الرمادی استان الانبار عراق مجروح شد و پس از انتقال به بیمارستان در مدینة الطب بغداد به شهادت رسید.
پس از شهادت، پیکر مطهر شهید نوری به کربلای معلا منتقل و با حضور اقشار مختلف مردم و رزمندگان عراقی و زائران ایرانی در بینالحرمین تشییع شد و بعد به ایران انتقال یافت.
پیکر شهید نوری پس از انتقال به ایران در روز یکشنبه دهم خرداد ماه سال 1394 به زادگاهش شهر حمیدیه منتقل شد و مردم این دیار با او وداع کردند.
پس از آن پیکر مطهر شهید سید جاسم نوری به اهواز انتقال یافت و با حضور اقشار مختلف مردم و خانواده شهدا تشییع شد و بنا به وصیتش در پایین مزار شهید مدافع حرم حبیب جنتمکان در قطعه 2 گلزار شهدای اهواز آرام گرفت.
از شهید سید جاسم نوری سه فرزند پسر به نامهای سید محمد، سید روحالله و سید علی و یک دختر به یادگار مانده است.

به منظور گرامیداشت یاد و خاطره رزمنده دلیر سردار شهید سید جاسم نوری از شهدای مدافع حرم استان خوزستان هشتمین یادواره این شهید با حضور اقشار مختلف مردم روز پنجشنبه یکم تیرماه سال 1402 در یادمان سردار سرلشکر شهید علی هاشمی واقع در گلزار شهدای اهواز با سخنرانی سردار علیرضا تنگسیری فرمانده نیروی دریایی سپاه پاسداران برگزار شد.
سردار شهید سید جاسم نوری معروف به شیرمرد دجیل بهعنوان آخرین فرزند خانواده سید جابر در پانزدهمین روز از اسفندماه سال 1346 در شهر حمیدیه خوزستان دیده به جهان گشود.
از ابتدای جنگ تحمیلی عراق علیه ایران در جبهه حضور داشت و پس از حضور در عراق برای دفاع از حرمین شریفین اقدام به تشکیل لشکر حضرت عباس(ع) کرد و خدمات زیادی را انجام داد.
این دلیرمرد خوزستانی در روز پنجشنبه هفتم خردادماه سال 1394 در نزدیکی شهر الرمادی استان الانبار عراق مجروح شد و پس از انتقال به بیمارستان در مدینة الطب بغداد به شهادت رسید.
پس از شهادت، پیکر مطهر شهید نوری به کربلای معلا منتقل و با حضور اقشار مختلف مردم و رزمندگان عراقی و زائران ایرانی در بینالحرمین تشییع شد و بعد به ایران انتقال یافت.
پیکر شهید نوری پس از انتقال به ایران در روز یکشنبه دهم خرداد ماه سال 1394 به زادگاهش شهر حمیدیه منتقل شد و مردم این دیار با او وداع کردند.
پس از آن پیکر مطهر شهید سید جاسم نوری به اهواز انتقال یافت و با حضور اقشار مختلف مردم و خانواده شهدا تشییع شد و بنا به وصیتش در پایین مزار شهید مدافع حرم حبیب جنتمکان در قطعه 2 گلزار شهدای اهواز آرام گرفت.
از شهید سید جاسم نوری سه فرزند پسر به نامهای سید محمد، سید روحالله و سید علی و یک دختر به یادگار مانده است.
غواص شهید سید مرتضی مرتضوی در چهارم تیر سال 1347 در روستای قپچاق بخش مرحمتآباد(چهار برج) میاندوآب استان آذربایجان غربی دیده به جهان گشود.
در دوران کودکی نزد پدر به آموختن قرآن پرداخت و سپس با توجه به شغل پدر که عالمی وارسته و ربانی بود، به همراه خانواده از روستای قپچاق رهسپار شهر مقدس قم شد و در همان جا در سن 11 سالگی تحصیلات ابتدایی خود را به پایان رساند.
به خاطر علاقه و اشتیاق خاصی که به علوم اسلامی و دینی داشت با تشویق و راهنماییهای پدر وارد مدرسه علوم اسلامی ولی عصر(عج) بناب شد و علوم دینی را فرا گرفت.
در دوران دفاع مقدس با عضویت در بسیج و گذراندن آموزشهای نظامی، جوانمردانه برای دفاع از شرافت و عزت ایران به سوی جبهههای حق علیه باطل شتافت که در عملیات پیروزمندانه والفجر 8 شرکت کرد و با نیروهای بعثی به نبرد پرداخت.
بنابه به گفته شهید اسماعیل اخلاص، شهید سید مرتضی مرتضوی وقتی در هنگام برگزاری والفجر 8 به منظور تهیه آب برای همسنگرانش سنگر را ترک کرد که از ناحیه سر مورد اصابت ترکش خمپاره قرار گرفت و در تاریخ 19 اسفند سال 1364 با لباس غواصی به فیض عظیم شهادت نائل آمد.
طلبه شهید سید مرتضی مرتضوی در سن 17 سالگی در منطقه اروندرود شهد شیرین شهادت را نوشید و پیکر پاکش پس از تشییع، در گلش زهرای شهر مراغه در ردیف 18 شماره 19 در کنار دیگر شهیدان آرام گرفت.

بسیجی شهید سید روحالله عجمیان بیستم بهمن سال 1374 در یک خانواده پرجمعیت در شهر کوهدشت استان لرستان دیده به جهان گشود.
هفت خواهر و برادر هستند که خود فرزند آخر خانواده است، به همه احترام میگذاشت و فرد بسیار معتقد به مبانی اسلام و اهل بیت(ع) بود.
در رشته ورزشی کاراته فعالیت میکرد و دارای کمربند مشکی دان 1 در رشته فنی نینجا رنجر بود. برای دفاع از حرم حضرت زینب کبری(س) و حضرت رقیه(س) و اعزام به سوریه نیز نامنویسی کرده بود ولی اعزام نشد.
صبح پنجشنبه 12 آبان سال 1401 سید روحالله عجمیان که کارگر گچکار است آماده رفتن به محل کار میشود. پیش از رفتن دوستانش در بسیج خبر میدهند اغتشاشگران میخواهند در کمالشهر کرج بلوا ایجاد کنند و فضا برای مردم عادی ملتهب میشود و کار به ناامنی کشیده خواهد شد. سریع به همراه دیگر دوستانش به این منطقه میروند تا با مدیریت فضا از ایجاد ترافیک و درگیری جلوگیری میکنند.
عدهای از اغتشاشگران او را زیر نظر گرفته و در نقطهای از خیابان محاصره میکنند. جمعیتی چند نفره از زن و مرد که حدی برای قساوت برای خود قائل نیستند او را چنان میزنند که در راه اعزام به بیمارستان به شهادت میرسد.
پدر شهید سید روحالله عجمیان میگوید: «روحالله با دوستانش به مزار شهدای مدافع حرم در حرم امام زاده محمد میرود و میگوید مرا کنار اینها دفن کنید. دوستانش میخندند و میگویند حالا شهادت کجا بود؟ میخواهی بروی سوریه؟ او دیگر حرفی نمیزند. چهار روز بعد پیکرش همان جایی که گفته بود به خاک سپرده شد.»
پیکر پاک و مطهر شهید سید منصور قاطمهباف و شهید احمد کایدخورده از شهدای دوران دفاع مقدس دزفول پس از 41 سال شناسایی شد.
به گزارش خبرگزاری فارس از دزفول، پیکر پاک و مطهر شهید سید منصور قاطمهباف و شهید احمد کایدخورده از شهدای دوران دفاع مقدس دزفول پس از 41 سال شناسایی شد.
پیکر پاک این 2 شهید والامقام که در عملیات والفجر مقدماتی به شهادت رسیده بودند در عملیات اخیر گروههای تفحص در مناطق عملیاتی کشف و به میهن اسلامی بازگشتند.

شهید سید منصور قاطمهباف در تاریخ دهم دیماه سال 1341 در شهر دزفول دیده به جهان گشود و در دوران هشت سال دفاع مقدس همراه با دیگر رزمندگان راهی جبهههای حق علیه باطل شد.
پس از حضور در جبهه در تاریخ 21 بهمنماه سال 1361 در جبهه جنگل عَمقر، تنگه زلیجان در شمال غربی نوار مرزی استان خوزستان به فیض شهادت نائل شد که پیکرش در خاک جبهه ماند و جاویدالاثر شد.
شهید سید منصور قاطمهباف در سن 20 سالگی در عملیات والفجر مقدماتی شهد شیرین شهادت را نوشید و پیکر پاکش پس از 41 سال تفحص و شناسایی شد.

نوجوان شهید احمد کایدخورده در روز 15 مردادماه سال 1344 در دزفول چشم به جهان گشود و در سن نوجوانی همراه با دوستان و همرزمانش به جبهه رفت.
وی در تاریخ 21 بهمنماه سال 1361 در جبهه پاسگاه صَفریه واقع در نوار مرزی استان خوزستان خلعت شهادت را به تن کرد ولی خبری از پیکر پاکش نیامد و جزو شهدای جاویدالاثر محسوب میشد.
شهید احمد کایدخورده در سن 17 سالگی در عملیات والفجر مقدماتی به فیض شهادت نائل آمد ولی یادبودی برای بزرگداشت این شهید والامقام در گلزار شهدای شهیدآباد دزفول بنا شده است که 39 سال همدم مادر چشم انتظارش بود.

شهید جاویدالاثر سید قاسم مرتضوی معروف به سید و سالار شهیدان قپچاق، یکم اسفند سال 1322 در روستای قپچاق بخش مرحمتآباد(چهار برج) میاندوآب استان آذربایجان غربی دیده به جهان گشود.
از کودکی یار و یاور خانواده بود، وقتی 18 ساله میشود، لباس سربازی به تن میکند. پس از پایان سربازی ازدواج میکند، حاصل این پیوند آسمانی، یک فرزند پسر است.
برای روزی حلال از هیچ تلاشی فروگذار نمیکرد، اغلب در مشاغل کشاورزی و ساختمانی مشغول فعالیت بود، به اهالی محله در هر زمینهای کمک میکرد، انسان فوقالعاده با ایمان و مومنی بود.
سیزدهم فروردینسال 1362 بههمراه دوستانش تصمیم میگیرند که به جبهه بروند، پس از گذراندن دوره آموزشی 15 مرداد سال 1362 از سوی سپاه ملکان به منطقه عملیاتی پیرانشهر اعزام میشوند، هشتم ذیحجه به مرخصی میآید و به اتفاق همرزمانش، در مراسم عید قربان در خانه یکی از اهالی روستا شرکت میکند.
روز بعد از عید قربان بههمراه دوستانش شهید عبدالحسین اللهبخشی، شهید علی(علی خان) شکری و شهید مرتضی صادقیان دوباره به منطقه شاوله پیرانشهر میروند و 30 شهریور سال 1362 به اسارت حزب دمکرات و یا کومهله در میآیند که تا کنون خبری از آنها بهدست نیامده است و جاویدالاثر هستند.
پسر شهید سید قاسم مرتضوی میگوید: آن روزی که میخواستند به جبهه بروند من دیدم صبح زود از خواب بیدار شد نماز صبح را خواند، بعد از نماز دست به درگاه حضرت احدیت بلند کرد و گفت: «بار خدایا من برای خدمت به وطنم آماده شدهام تا به جبهه بروم اگر من لایق شهادت بودم مرا به شهادت برسان و مرا قبول کن و اگر لیاقت نداشتم در راه خودت ثابت قدم کن».

سردار شهید سید محمد حسین زاده حجازی معروف به سردار حجازی در روز یکم بهمنماه سال 1335 در اصفهان چشم به جهان گشود، وی از جمله فرماندهان باسابقه سپاه است که از همان ابتدای تأسیس این نهاد انقلابی، به عضویت آن درآمد.
در دوران دفاع مقدس مسئولیتهایی نظیر ریاست ستاد سپاه منطقه دوم کشوری، جانشینی سپاه منطقه چهار کشور و جانشینی قرارگاه عملیاتی سلمان در جبهه میانی را بر عهده داشت و پس از آن تا پایان دفاع مقدس بهعنوان جانشین قرارگاه عملیاتی قدس سپاه مشغول به خدمت شد.
و در فاصله سالهای 1376 تا 1386 فرماندهی نیروی مقاومت بسیج بود از دیماه سال 1398 بهعنوان جانشین فرمانده نیروی قدس منصوب شد و تا زمان شهادت این مسئولیت را بر عهده داشت.
این شهید بزرگوار در جریان جنگ سوریه نیز کنار شهید سپهبد سلیمانی خدماتی تأثیرگذار را در راستای مبارزه با تروریسم تکفیری انجام داد.
نقشآفرینی در تقویت حزبالله لبنان و جبهه مقاومت از درخشانترین نقاط کارنامه شهید حجازی است که موجب شد طی سالهای اخیر صهیونیستها برنامه ترور وی را در دستور کار خود داشته باشند.
فارغالتحصیل دوره کارشناسی ارشد مدیریت دولتی از دانشگاه تهران، دانشآموخته دکترای دانشکده عالی دفاع ملی در رشته مدیریت استراتژیک و عضو هیئت علمی دانشگاه امام حسین(ع) بود.
سردار شهید سید محمد حسینزاده حجازی جانشین نیروی قدس سپاه پاسداران انقلاب اسلامی سرانجام بر اثر عارضه شیمیایی بهجامانده از دوران هشت سال دفاع مقدس پس از طی یک دوره بیماری در روز یکشنبه 29 فروردین ماه سال 1400 مصادف با پنجم رمضان سال 1442 به فیض شهادت نائل آمد و آسمانی شد.
شهید سید محمد حسینزاده حجازی در سن 55 سالگی در تهران شهد شهادت را نوشید و پیکر پاکش پس از تشییع در تهران و اصفهان، در گلستان شهدای اصفهان در کنار دیگر شهیدان آرام گرفت.




شهید عبدالرضا محمدی
شهید سید عبدالمجید مصطفایی
شهید علیاکبر اکبری
شهید محمدکاطم حکیمزاده
شهید عبدالرحیم وحیدی
شهید عبدالهادی مومن
شهید علیرضا شهامی
شهید مرتضی زمانی
شهید عبدالکریم حسینزاده
شهید حمید محسنیزاده
شهید اسدالله عادیزاده

