نگاهی کوتاه به زندگی دانش‌آموز شهید عبدالحمید گل‌پیچی

دانش‌آموز شهید عبدالحمید گل‌پیچی در شانزدهم مردادماه سال 1345 در دزفول دیده به جهان گشود و در دوران هشت سال دفاع مقدس به‌همراه دیگر رزمندگان دزفولی به جبهه‌های نبرد حق علیه باطل اعزام شد.

پس از حضور در جبهه این نوجوان دلیر در سی و یکم تیرماه سال 1361 در عملیات رمضان شهد شیرین شهادت را نوشید و نام خود را در دفتر 24 هزار شهید استان خوزستان ثبت کرد.

شهید عبدالحمید گل‌پیچی در سن 16 سالگی به فیض شهادت نائل آمد و پیکر پاکش پس از تشییع در گلزار شهدای شهیدآباد دزفول آرام گرفت.

طلبه شهید اسدالله پورکاظم از شهدای بهبهان

دانش‌آموز شهید عبدالحمید گل‌پیچی

سرباز شهید ایرج کریمی

https://uupload.ir/files/8j0a_00_becdd2e73d450d9c0fd6b60d2dab572c536674ec.jpg

نگاهی کوتاه به زندگی سرباز شهید قاسم بلند

سرباز شهید قاسم بلند فرزند عبدالحسین در تاریخ سوم اردیبهشت ماه سال 1337 در اهواز دیده به جهان گشود و شادی را برای محفل خانواده خود به ارمغان آورد.

این دلیرمرد اهوازی در دوران هشت سال دفاع مقدس در جبهه حضور یافت که در تاریخ 23 تیر ماه سال 1361 در عملیات رمضان به فیض شهادت نائل شد و نام خود را جزو شهدای جاویدالاثر ثبت کرد.

پیکر پاک شهید قاسم بلند پس از شهادت در خاک جبهه ماند و بعد از 37 سال توسط کمیته جستجوی مفقودین ستاد کل نیروهای مسلح تفحص و هویتش با انجام آزمایش DNA شناسایی شد.

شهید قاسم بلند در سن 24 سالگی در منطقه شرق بصره شربت شیرین شهادت را نوشید و در شمار شهدای جاویدالاثر قرار گرفت که پس از چند دهه غربت به وطن بازگشت.

نگاهی کوتاه به زندگی بسیجی شهید ایمان(حجت) امینی

بسیجی شهید ایمان(حجت) امینی قنواتی در پنجم مرداد سال 1348 در بهبهان دیده به جهان گشود و در نوجوانی همراه با دیگر رزمندگان از سوی بسیج به جبهه اعزام شد.

پس از حضور در جبهه روز هشتم تیر سال 1366 در عملیات نصر 4 در منطقه عملیاتی ماووت عراق شهد شیرین شهادت را نوشید و پیکر پاکش در قطعه 3 گلزار شهدای بهبهان ردیف 10 مزار 22 آرام گرفت.

شهید ایمان امینی قنواتی در وصیت‌نامه‌اش نوشت: «ای ملت غیور سعی کنید که در زمان احتیاج پدرها همچو ابراهیم و فرزندان همچو اسماعیل و حتی بهتر از آن، آمادگی خود را در راه خدا اعلام نمایید و در زمانی‌که عزیزان خود را از دست می‌دهید چون زینب‌ها و ام کلثوم‌ها در مقابل دشمن استقامت کنید و صبور باشید.

مواظب فرزندان خود باشید تا به فساد اخلاقی و فکری تن در ندهند و خدای نخواسته ناامید نشوید، این را بدانید که کربلا رفتن خون می‌خواهد و به سادگی و رنج و زحمت هیچ کاری امکان‌پذیر نیست.

توصیه‌ام به دانش‌آموزان این است که جای شهدا را در پشت میزهای درس خالی نگذارید و مواظب باشید که در مدارس فسادهای اخلاقی و بی‌بند و باری‌ها به‌وجود نیاید، در صورت مشاهده به‌شدت با آن مبارزه کنید که در غیر این صورت شهدای دانش‌آموز هرگز شما را نمی‌بخشند.

خدایا تو خود بنگر که این عزیزان ما فرزندان ابراهیم چگونه اسماعیل‌وار به قربانگاه می‌شتابند و پیروزمندانه جان می‌دهند و می‌سوزند تا با کفر نسازند، می‌روند تا ایمان نرود، می‌میرند تا چراغ توحید نمیرد، آن وقت منافقان از پشت به انقلاب و اسلام خنجر می‌زنند.»

نگاهی کوتاه به زندگی سرباز شهید عباس نجاتی

https://s4.uupload.ir/files/abas_nejati_1wxw.jpg

سرباز شهید عباس نجاتی بیستم آذر سال 1344 در خانواده مذهبی در شهرستان رامهرمز دیده به جهان گشود.

دوران کودکی و نوجوانی خود را در شهرستان رامهرمز گذراند و به کسب علم پرداخت. در خانواده‌ای از نظر مالی نسبتا خوب زندگی می‌کرد. از نظر اخلاقی بسیار مهربان و مودب بود و پدر و مادرش او را خیلی دوست داشتند.

در تمام مدت عمر حتی یک بی‌احترامی هم نسبت به بزرگترها به ویژه والدینش نداشت.

همواره سعی می‌کرد در کنار تحصیل خود به کار کردن نیز مشغول شود تا وسایل آسایش و راحتی را هر چه بیشتر برای خانواده به‌ویژه مادرش فراهم نماید.

فردی متین، کم‌حرف و با محبت بود و همیشه در فکر آینده خانواده‌اش بود.

علاقه زبادی به اسلام و شهادت داشت تا اینکه زمان سربازی او فرا رسید که عاشقانه و با شوق فراوان برای رفتن به خدمت وسایل خود را جمع کرد.

پس از اعزام، خدمت سربازی او در نیروی زمینی ارتش جمهوری اسلامی ایران در شهر اصفهان بود که از طریق یگان محل خدمتش به جبهه‌های حق علیه باطل اعزام شد.

پس از حضور در جبهه، شهید عباس نجاتی در 31 تیر سال 1367 در سن 23 سالگی در جبهه کوشک شهد شیرین شهادت را نوشید و پیکر پاکش پس از تشییع در گلزار شهدای شهر رامهرمز آرام گرفت.

نگاهی کوتاه به زندگی سرباز شهید ولی‌الله چامی‌پور

https://uupload.ir/files/zicr_mtv03ppcq0.jpg

سرباز شهید ولی‌الله چامی‌پور فرزند علی است که تاریخ 27 شهریورماه سال 1365 در بهبهان دیده به‌جهان گشود.

وی در دوران جوانی به خدمت سربازی اعزام شد و مشغول گذراندن سربازی خود در نیروی انتظامی بود.

این جوان خوزستانی در زمان انجام ماموریت در تاریخ 19 تیر ماه سال 1386 در روستای خورخورا شهرستان سلماس استان آذربایجان غربی به فیض شهادت نائل آمد و آسمانی شد.

پیکر پاک شهید ولی‌الله چامی‌پور پس از شهادت از استان آذربایجان غربی به خوزستان انتقال یافت و با حضور اقشار مختلف مردم، خانواده‌های معظم شهدا و ایثارگران تشییع شد.

شهید ولی‌الله چامی‌پور در سن 20 سالگی شهد شیرین شهادت را نوشید و پیکر پاکش پس از تشییع در روستای اسلام آباد جولکی آرام گرفت.

مادر سردار سرلشکر شهید علی هاشمی

مادر سردار سرلشکر شهید علی هاشمی

نگاهی کوتاه به زندگی سرباز شهید مصطفی معصومی‌اردکانی

سرباز شهید مصطفی معصومی‌اردکانی پنجم بهمن سال 1344 در اردکان به دنیا آمد. در 7 سالگی مدرسه رفت و تا دوره راهنمایی را با کسب نمرات خوب گذرانید ولی از ادامه تحصیل منصرف شده و به کار و فعالیت پرداخت، پس از مدتی تلاش در شغل کاشیکاری ماهر شد.

از روحیهای خوب و برخوردی مناسب و اخلاق نیکو برخوردار بود. هیچگاه کسی را ناراحت نمی‌کرد و با همه به ملاطفت و مهربانی برخورد می‌کرد. به پدر و مادرش احترام می‌گذاشت و در کارها به آنها کمک می‌کرد، در محافل مذهبی و نماز جماعت حضور می‌یافت. در کارها از جدیت و پشتکار برخوردار بود و امور محوله را به نحو احسن انجام می‌داد.

در دفاع مقدس که همزمان با اعزام وی به سربازی بود در ارتش جمهوری اسلامی ایران دوران آموزش را گذراند و در گردان 120 از تیپ 2 لشکر 28 کردستان مشغول حراست از مرزهای کشور شد. سرانجام پس از حضور 10 ماهه در کردستان 23 تیر سال 1364 در منطقه کلاشین اشنویه در نبرد با ضد انقلاب به شهادت رسید و پیکر پاکش در گلزار شهدای اردکان آرام گرفت.

شهید مصطفی معصومی‌اردکانی در وصیت‌نامه‌اش نوشت: «ای برادران و خواهران عزیزم، فرزندانتان را با عشق مهدی(عج) آشنا سازید و آنان را برای جهاد در راه آن حضرت همیشه نگه‌ دارید.

پدر و مادرم! اینجاست که هر خمپاره و توپی و هر گلوله‌ای که بر ما می‌بارد، مقداری از گناهان ما هنگامی که بدنمان می‌لرزد و قلبمان به تپش در می‌آید، کاسته می‌شود و قدرت خدا و عظمت دعا که در این مکان مقدّس وجود دارد، باعث تقرّب و نزدیکی ما به او می‌شود.»

تربت پاک شهید وحید طیبی در قطعه یک گلزار شهدای اهواز

شهید وحید طیبی

نگاهی کوتاه به زندگی دانش‌آموز شهید وحید طیبی

دانش‌آموز شهید وحید طیبی برادر شهید محمود طیبی تیر سال 1346 در خانواده‌ای مذهبی در منطقه نفت سفید استان خوزستان دیده به جهان گشود و پس از مدتی به اهواز مهاجرت کردند. پس از گذراندن دوران طفولیت در دامان پرمهر مادر و دستان با محبت پدر در سن 6 سالگی در دبستان فروغی دوران ابتدایی آغاز كرد.

دوران راهنمایی را در منطقه زیباشهر اهواز به پایان رساند. در سن 11 سالگی هنگامی كه توسط گروهک‌های ضد انقلاب نسبت به پخش اعلامیه مبادرت می‌ورزیدند صبح‌گاهان به جمع آوری اعلامیه‌ها اقدام می‌کرد و آنها را می‌سوزاند. 14 ساله بود كه به جبهه رفت.

از خصوصیات وی برپا داشتن نماز شب و حضور در دعاهای كمیل و ندبه و دعای امام زمان(ع) و زیارت عاشورا بوده است و نمازجمعه و جماعات را ترک نمی‌كرد. از كمک به مستمندان نیز كوتاهی نمی‌كرد.

شهید طیبی در 23 بهمن سال 1362 در منطقه عمومی عملیات خیبر بر اثر اصابت تركش خمپاره بر روی زانوان برادرش شهید محمود طیبی كه بعدها او هم به خیل شهدا پیوست، شربت شهادت را نوشید و پیکر پاکش در قطعه یک گلزار شهدای اهواز آرام گرفت.

شهید وحید طیبی در وصیت‌نامه‌اش نوشت: «خواهران و برادران خود را به تجملات و مسایل مادی نپرورانید. چرا كه سرانجام این راه رفتن با كوله باری از گناه و آخرش هم دور شدن از خدا است. باید به فكر آخرت بود. همیشه پشتیبان ولایت فقیه و جمهوری اسلامی باشید. تنها راه رسیدن به خدا انفاق كردن و نیكو كردن و جهاد است. نمازشب را به‌پا دارید. پدر و ماردم از شما می‌خواهم در فقدان من نگریید.»

نگاهی کوتاه به زندگی شهید حمدان رضایی‌بندانی

https://s4.uupload.ir/files/%D8%B4%D9%87%DB%8C%D8%AF_%D8%AD%D9%85%D8%AF%D8%A7%D9%86_%D8%B1%D8%B6%D8%A7%DB%8C%DB%8C_oxor.jpg

شهید حمدان رضایی‌بندانی ششم تیر سال 1344 در روستای دیمه درب شهرستان هفتگل دیده به جهان هستی گشود.

در دوران هشت سال دفاع مقدس به جبهه رفت و در بیست و هشتم فروردین سال 1367 در سن 23 سالگی در منطقه خرمال عراق شهد شیرین شهادت را نوشید که پیکر پاکش پس از تشییع در زادگاهش روستای دیمه درب آرام گرفت. از شهید حمدان رضایی‌بندانی یک فرزند پسر به‌نام محمد و یک دختر به یادگار مانده است.

شهید حمدان رضایی‌بندانی در وصیت‌نامه‌اش نوشت: «امیدوارم برای شهادت من گریه نکنید چون شهادت برای بنده یک سعادت است، سعادتی که در انتظار آن بودم، خدایا کی می‌شود صورت پر نور حسین(ع) را ببینم و او را در آغوش بگیرم.

با این عشق الهی بود که حاضر شدم تا این بدن و جان ناقابل را هدیه کنم تا بتوانم، پیامبران، امامان و مخلصان در راه خداوند را ملاقات کنم، همیشه دعای بنده این بود.

خدایا! امروز بنده در راه تو حرکت می‌کنم اگر فردا در این راه حرکت نکنم و در این عمری که به من دادی گناه کنم، این جان را از بنده بگیر.

مردم عزیز امیدوارم که وقتی کنار قبر من می‌آیید برای بنده گریه نکنید، برای چه گریه می‌کنید؟ برای اینکه من در کنار شما نیستم؟ اگر گریه شما برای این است شما هم یک روز به من ملحق می‌شوید. ولی برای یک چیز اجازه می‌دهم گریه کنید، برای خودتان گریه کنید، گریه‌ای برای آخرت، برای مکان خود، آیا مکان شما در آتش است یا در بهشت؟ ولی من مطمئنم، اگر شهید بشوم در راه خدا، یقینا مکانم در بهشت است.»

مادر سردار سرلشکر شهید علی هاشمی

مادر سردار سرلشکر شهید علی هاشمی

بازگشت سردار سرلشکر شهید علی هاشمی به وطن

سردار سرلشکر شهید علی هاشمی

بسیجی شهید ایمان(حجت) امینی قنواتی

تشییع پیکر پاک سردار سرلشکر شهید علی هاشمی در اهواز

تشییع پیکر پاک مادر سردار سرلشکر شهید علی هاشمی

مادر سردار سرلشکر شهید علی هاشمی

مادر سردار سرلشکر شهید علی هاشمی

نگاهی کوتاه به زندگی سرباز شهید بهلول ببری

سرباز شهید بهلول ببری در تاریخ دهم تیر سال 1350 در یک خانواده مذهبی در روستای قپچاق بخش مرحمت‌آباد(چهار برج) میاندوآب استان آذربایجان غربی دیده به جهان گشود، از زمان کودکی در کنار برادرانش در مشاغل، زراعت، باغداری، دامداری و قالیبافی کمک حال پدر و خانواده بود.

روزها کار می‌کرد و شبانه در کلاس‌های نهضت سواد آموزی شرکت می¬کرد و توانست تا کلاس پنجم ابتدایی در نهضت ادامه تحصیل دهد.

در تاریخ 18 خرداد سال 1366 به‌صورت داوطلبانه به عضویت بسیج درآمد و در پادگان حضرت حر شهر خوی دوره آموزش مقدماتی بسیج را با موفقیت پشت سر نهاد.

به منظور گذراندن دوره ضرورت، در دوران جوانی در سال 1369 به خدمت سربازی می‌رود که پس از پایان دوره آموزشی سربازی در پادگان 03 شهر عجب‌شیر بر اساس تقسیم ارتش به محور سرپل ذهاب اعزام می‌شود.

این جوان آذربایجانی 8 ماه از خدمت سربازی خود را در کنار دیگر همرزمانش گذرانده بود که در تاریخ 11 بهمن سال 1369 در حین انجام وظیفه و پاکسازی منطقه عملیاتی قصر شیرین و محور سرپل ذهاب در اثر انفجار مین به درجه رفیع شهادت نائل آمدن و آسمانی شد.

پس از شهادت پیکر پاک و مطهر و پیکر شهید بهلول ببری به استان آذربایجان غربی انتقال می‌یابد که با حضور اقشار مختلف مردم و جمعی از خانواده‌های معظم شهدا و ایثارگران در زادگاهش تشییع می‌شود و پس از آن در گلزار شهدای روستای قپچاق در کنار دیگر شهیدان آرام می‌گیرد.

نگاهی کوتاه به زندگی بسیجی شهید ایمان(حجت) امینی قنواتی

بسیجی شهید ایمان(حجت) امینی قنواتی در پنجم مرداد سال 1348 در بهبهان دیده به جهان گشود و در نوجوانی همراه با دیگر رزمندگان از سوی بسیج به جبهه اعزام شد.

پس از حضور در جبهه روز هشتم تیر سال 1366 در عملیات نصر 4 در منطقه عملیاتی ماووت عراق شهد شیرین شهادت را نوشید و پیکر پاکش در قطعه 3 گلزار شهدای ردیف 10 مزار 22 آرام گرفت.

شهید ایمان امینی قنواتی در وصیت‌نامه‌اش نوشت: «ای ملت غیور سعی کنید که در زمان احتیاج پدرها همچو ابراهیم و فرزندان همچو اسماعیل و حتی بهتر از آن، آمادگی خود را در راه خدا اعلام نمایید و در زمانی‌که عزیزان خود را از دست می‌دهید چون زینب‌ها و ام کلثوم‌ها در مقابل دشمن استقامت کنید و صبور باشید.

مواظب فرزندان خود باشید تا به فساد اخلاقی و فکری تن در ندهند و خدای نخواسته ناامید نشوید، این را بدانید که کربلا رفتن خون می‌خواهد و به سادگی و رنج و زحمت هیچ کاری امکان‌پذیر نیست.

توصیه‌ام به دانش‌آموزان این است که جای شهدا را در پشت میزهای درس خالی نگذارید و مواظب باشید که در مدارس فسادهای اخلاقی و بی‌بند و باری‌ها به‌وجود نیاید، در صورت مشاهده به‌شدت با آن مبارزه کنید که در غیر این صورت شهدای دانش‌آموز هرگز شما را نمی‌بخشند.

خدایا تو خود بنگر که این عزیزان ما فرزندان ابراهیم چگونه اسماعیل‌وار به قربانگاه می‌شتابند و پیروزمندانه جان می‌دهند و می‌سوزند تا با کفر نسازند، می‌روند تا ایمان نرود، می‌میرند تا چراغ توحید نمیرد، آن وقت منافقان از پشت به انقلاب و اسلام خنجر می‌زنند.»

محشر کبرای اهواز در تشییع پیکر پاک شهید علی هاشمی

محشر کبرای اهواز در تشییع پیکر پاک شهید علی هاشمی

نگاهی کوتاه به زندگی غواص شهید سید مرتضی مرتضوی

غواص شهید سید مرتضی مرتضوی در چهارم تیر سال 1347 در روستای قپچاق بخش مرحمت‌آباد(چهار برج) میاندوآب استان آذربایجان غربی دیده به جهان گشود.

در دوران کودکی نزد پدر به آموختن قرآن پرداخت و سپس با توجه به شغل پدر که عالمی وارسته و ربانی بود، به همراه خانواده از روستای قپچاق رهسپار شهر مقدس قم شد و در همان جا در سن 11 سالگی تحصیلات ابتدایی خود را به پایان رساند.

به خاطر علاقه و اشتیاق خاصی که به علوم اسلامی و دینی داشت با تشویق و راهنمایی‌های پدر وارد مدرسه علوم اسلامی ولی عصر(عج) بناب شد و علوم دینی را فرا گرفت.

در دوران دفاع مقدس با عضویت در بسیج و گذراندن آموزش‌های نظامی، جوانمردانه برای دفاع از شرافت و عزت ایران به سوی جبهه‌های حق علیه باطل شتافت که در عملیات پیروزمندانه والفجر 8 شرکت کرد و با نیروهای بعثی به نبرد پرداخت.

بنابه به گفته شهید اسماعیل اخلاص، شهید سید مرتضی مرتضوی وقتی در هنگام برگزاری والفجر 8 به منظور تهیه آب برای همسنگرانش سنگر را ترک کرد که از ناحیه سر مورد اصابت ترکش خمپاره قرار گرفت و در تاریخ 19 اسفند سال 1364 با لباس غواصی به فیض عظیم شهادت نائل آمد.

طلبه شهید سید مرتضی مرتضوی در سن 17 سالگی در منطقه اروندرود شهد شیرین شهادت را نوشید و پیکر پاکش پس از تشییع، در گلش زهرای شهر مراغه در ردیف 18 شماره 19 در کنار دیگر شهیدان آرام گرفت.

شهید امرالله علی عبدی زاده از شهدای جاویدالاثر مسجدسلیمان

سرباز شهید قربانعلی داودی از شهدای مسجدسلیمان

سردار سپهبد شهید حاج قاسم سلیمانی و سردار سرلشکر شهید علی هاشمی

سردار سرلشکر شهید علی هاشمی

سردار سرلشکر شهید علی هاشمی

شهید جاویدالاثر عباس رعیتی

نگاهی کوتاه به زندگی شهید علی دیمه

شهید علی دیمه هفتم خرداد سال ۱۳۴۵ در روستای کلاته میمر شهرستان جوین استان خراسان رضوی دیده به جهان گشود، دانش‌آموز دوم دبیرستان رشته علوم انسانی بود که به علت حضور در جبهه‌ تحصیل را رها کرد.

اوقات بیکاری به پدرش در کار کشاورزی کمک می‌کرد. نوجوانی خوش‌برخورد و مهربان بود، به والدین خود احترام می‌گذاشت، با اطرافیان و بزرگترها نیز با مهربانی برخورد می‌کرد، اهل دروغ گفتن و غیبت کردن نبود، ساده زیست و قانع بود. در برابر مشکلات صبر داشت، دلسوز نیازمندان بود و تا حد امکان به آنها کمک می‌کرد.

جوانی متدین و مذهبی بود و به انجام فرائض دینی به‌ویژه نماز اهمیت زیادی می‌داد. در کارهای خیر پیش‌قدم می‌شد و در مجالس مذهبی حضور فعالی داشت. به ائمه اطهار(ع) ارادت خاصی داشت. به خواندن قرآن، دعا، حلال بودن مال و پرداخت خمس مقید بود.

عاشق امام و انقلاب اسلامی بود. یکی از آرزوهایش، توفیق دفاع از وطن و شهادت در راه خدا بود. با شروع جنگ تحمیلی عضو بسیج شد و بعد به عضویت رسمی سپاه پاسداران درآمد.

نخستین بار سال 1360 به جبهه‌های حق علیه باطل اعزام و رزمنده لشکر 5 نصر شد و پس از آن بارها به جبهه‌ رفت.

در فرماندهی گروهان تخریب تیپ 21 امام رضا(ع) از لشکر 5 نصر رشادت‌های فراوانی از خود نشان داد، سرانجام روز چهاردهم تیر سال 1366 در ماووت عراق بر اثر اصابت ترکش به پهلوی چپش به فیض شهادت نائل آمد.

شهید علی دیمه در سن 21 سالگی در عملیات نصر 4 شهید شد و پیکر پاکش در گلزار شهدای روستای کلاته میمر آرام گرفت.

یادبود شهید عباس رعیتی در گلزار شهدای چهاربیشه مسجدسلیمان

https://uupload.ir/files/iv6f_%DB%B2%DB%B0%DB%B1%DB%B9%DB%B0%DB%B5%DB%B1%DB%B7_%DB%B1%DB%B9%DB%B5%DB%B6%DB%B5%DB%B2.jpg

تربت پاک و مطهر سردار سرلشکر شهید علی هاشمی در گلزار شهدای اهواز

تربت پاک و مطهر سردار سرلشکر شهید علی هاشمی در گلزار شهدای اهواز

دیدار خادمان حرم رضوی با مادر شهید شنبه تاوسه

همزمان با دهه کرامت خادمین آستان قدس رضوی به همراه محمد عسگری رییس بنیاد شهید و امور ایثارگران مسجدسلیمان در خانه شهید جاودیدالاثر شنبه تاوسه از شهدای دوران هشت سال دفاع مقدس مسجدسلیمان حضور یافتند و با مادر گرامی و خانواده این شهید والامقام دیدار کردند.

در این دیدار صمیمی خادمان امام رضا(ع) دقایقی را میهمان خانه مادر چشم‌انتظار سرباز جاویدالاثر شهید شنبه تاوسه بودند و هدایای متبرک حرم نورانی امام رئوف را به این مادر شهید اهدا کردند.

سرباز شهید شنبه تاوسه فرزند مهرعلی است که در تاریخ دهم آذرماه سال 1346 در شهر قلعه خواجه شهرستان اندیکا دیده به جهان گشود که در دوره جوانی به خدمت سربازی رفت و در نیروی زمینی ارتش جمهوری اسلامی مشغول گذراندن این دوره از زندگی خود شد.

این دلیرمرد خوزستانی در دوران سربازی به جبهه‌های حق علیه باطل اعزام شد و در تاریخ چهارم تیرماه سال 1367 شهد شیرین شهادت را نوشید و نامش در دفتر 24 هزار شهید استان خوزستان ثبت شد.

پس از شهادت پیکر پاک شهید شنبه تاوسه در خاک جبهه ماند و به وطن بازنگشت و جزو شهدای جاویدالاثر دوران هشت سال دفاع مقدس استان خوزستان محسوب می‌شود.

شهید تاوسه در سن 21 سالگی در کوشک به شهادت را رسید که به منظور گرامی‌داشت یاد و خاطره‌اش یادبودی برای آن شهید عزیز در گلزار شهدای چهاربیشه مسجدسلیمان بنا شده است.

دانشجوی شهید عبدالامیر شاکور

نگاهی کوتاه به زندگی دانشجوی شهید عبدالامیر شاکور

دانشجوی شهید عبدالامیر شاکور ششم مهرماه سال 1345 در اهواز چشم به جهان گشود و در دوران دفاع مقدس به جبهه اعزام شد.

پس از حضور در جبهه در روز هجدهم تیر سال 1367 به درجه رفیع شهادت نائل آمد و پیکر پاکش در قطعه 2 گلزار شهدای اهواز، ردیف 27، مزار 29 آرام گرفت.

شهید عبدالامیر شاکور دانشجوی رشته دامپزشکی دانشگاه ارومیه بود که در سن 22 سالگی در منطقه عملیاتی دارخوین شهد شیرین شهادت را نوشید و آسمانی شد.

شهید عبدالامیر شاکور در وصیت‌نامه‌اش نوشت: «درود و سلام ما نثار خانواده شهداء این صابران راه خدا که هر چه از جان و مال و فرزند داشتند در کف گرفتند و به خدای خویش هدیه کردند.

خداوندا حال که دوباره به این حقیر توفیق حضور در دفاع از اسلام را عطا نمودی از تو بسیار سپاسگزارم.

خداوندا خودت شاهد بودی که از این حضور چه و شادی در دل من موج می‌زد و من از ابراز آن در نزد خانواده و نزدیکان بنابر مسائلی که خود می‌دانی خودداری می‌نمودم.

خدایا این توفیق را نیز به حقیر درگاهت، این رو سیاه گناه کار که چشم امید به رحمت و بخششت دوخته عطا کن تا جان ناقابل را در راه اهداف عالیه اسلام تقدیم کنم و قطره‌ای باشم از دریا بیکران انسان‌هایی که سرهای خود را به تو عاریه دادند و در راهت جان باختند.

این اسلام محمدی دینی نیست که محصور در مرزها باشد ای برادران و خواهران دینی من سعی کنید تا این امانت الهی را که اکنون در دست شماست خوب حفظ کنید و در نشر و گسترش آن تا سرحد جان کوشا باشید.»

دانشجوی شهید عبدالامیر شاکور

تربت پاک دانشجوی شهید عبدالامیر شاکور در قطعه 2 گلزار شهدای اهواز

نگاهی کوتاه به زندگی سرباز شهید علیرضا نوی

سرباز شهید علیرضا نوی در تاریخ ششم تیرماه سال ۱۳۴۵ در روستای قلعه کعبی بخش زیدون از توابع شهرستان بهبهان چشم به جهان گشود.

وی در دوران جوانی از سوی سپاه پاسداران به خدمت سربازی اعزام شد و در تاریخ پنجم اسفند سال ۱۳۶۵ در یک عملیات پدافندی شهد شیرین شهادت را نوشید و آسمانی شد.

شهید علیرضا نوی در سن ۲۰ سالگی در منطقه عملیاتی شلمچه مدال شهادت را به گردن آویخت و پیکر پاکش پس از انتقال به شهرستان بهبهان، در گلزار شهدای روستای قلعه کعبی آرام گرفت.

شهید محمدرحیم ممبینی

https://s6.uupload.ir/files/981375686_541387_fpfk.jpg

سردار سرلشکر شهید علی هاشمی فرمانده قرارگاه سری نصرت

https://s6.uupload.ir/files/57263_629_1hyo.jpg

سردار سرلشکر شهید علی هاشمی فرمانده قرارگاه سری نصرت در جمع رزمندگان

https://s6.uupload.ir/files/57269_457_66ml.jpg

سردار سرلشکر شهید علی هاشمی فرمانده قرارگاه سری نصرت و حاج قاسم

https://s6.uupload.ir/files/1377169_976_hbq5.jpeg

برادر شهیدم ...

https://s6.uupload.ir/files/57510544_mfvy.jpg

برادر شهیدم سرلشکر پاسدار علی هاشمی نماد غیرت و وفاداریِ هموطنان عرب ما در مقابل ارتش بعثی صدام است.

علی، قهرمان بزرگِ دوران تنهایی و غربت ملت ایران و بن بست شکنِ جبهه های نبرد بود.

یاد او را گرامی می دارم و به برادران و خواهران هموطنِ عربم، با داشتن چنین قهرمانانی، درود می فرستم.

سردار سرلشکر محسن رضایی فرمانده سپاه پاسداران در دوران دفاع مقدس