شهید محمود دوستانی دزفولی


شهید محمود دوستانیدزفولی برادر شهید علی دوستانیدزفولی یکم تیر سال 1343 در دزفول دیده بهجهان گشود و در عملیاتهایی چون فتحالمبین، بیتالمقدس، والفجر مقدماتی و بدر شرکت کرد.
هنگام بازگشت از عملیات والفجر 8 و فتح فاو، در كنار همرزمانش در اتوبوس گردان بلال در روز پنجم اسفند سال 1364 بر اثر اصابت راكت هواپیمای دشمن متجاوز، در سن 21 سالگی به شهادت رسید و پیکر پاکش در جوار برادرش در گلزار شهدای شهیدآباد دزفول آرام گرفت.
شهید محمود دوستانیدزفولی در وصیتنامهاش نوشت: «مردم! والله قيامت بر حق است، معادي هست، حساب و كتابي هست. بكوشيد تا اين چند روزه دنيا را در طاعت و بندگي خدا سپري كنيد كه انشاءالله در آن روز واويلا روسفيد درگاه خدا و پيامبرش باشيد!
حرف چنداني ندارم، چون هر چه ميخواهم بگويم، ميبينم مسئوليتآور است و پايم در لغزش.
از تمامي شما ميخواهم در كارها رضايت خدا را بر هر چيز مقدم بداريد و پشتيبان اسلام و انقلاب و رهبر جامعه باشيد. وحدت را حفظ كنيد كه رمز پيروزيمان بوده و هست.
از همه جوانان غيرتمند همسنگرم ميخواهم كه راه و هدف را هميشه مدنظر داشته باشند و در كوره راهها و فراز و نشيبهاي راه، مصلحت انقلاب و اسلام را بر هر كار مقدم داشته و هر جا احتياج بود، حاضر شوند و بكوشند تا جوانمردانه اسلحه شهيدان را به طرف دشمنان نشانه روند. به هيچ وجه جبهه را خالي نكنيد كه خيانت است!
از برادران مسجد ميخواهم كه جلسات و نمازجماعت را پابرجا و زنده نگهداري كنند و مراسم عزاداري امام حسين(ع) را حتماً بر پا دارند. برادران، در مراسمتان يادمان كنيد و دعايمان كنيد!»

شهید ترور سید محمود افتخاریسنیجانی در چهارم تیر سال 1310 در اراک دیده به جهان گشود، در جوانی کارمند ایران ایر شد، اما با توجه به شرایط نامناسب، از این شرکت استعفا داد و وارد شغل آزاد شد.
خیر و معتمد مسجد لیلةالقدر محله بود، به نیازمندان کمک میکرد، بانی برگزاری جلسات مذهبی بود و در امور مختلف دست به خیر داشت.
در یکی از محلههای اطراف میدان امامت تهران مغازه الکتریکی داشت که توسط اعضای سازمان مجاهدین خلق شناسایی شد. او حوالی ظهر روز 25 مهرماه سال 1361 در سن 51 سالگی با شلیک مستقیم منافقین به شهادت رسید.
پیکر پاک شهید سید محمود افتخاریسنیجانی پس از تشییع در قطعه 26 گلزار شهدای تهران ردیف 94، شماره 8 آرام گرفت.
دختر شهید سیدمحمود افتخاریسنیجانی درباره او میگوید: «پدرم در دوران جوانی کارمند ایران ایر بود، اما با توجه به اینکه آن موقع شرایط بدی در جامعه حاکم بود و کارمندان زن حجاب نداشتند و بیشتر افراد هم در آنجا بهایی بودند، او تقاضای بازخرید کرد و از هواپیمایی بیرون آمد. منزل ما در میدان امامت تهران بود. با توجه به اینکه من تنها فرزند خانواده بودم، بعد از ازدواج هم در یکی از طبقات خانه پدری زندگی میکردیم. پدرم مغازه الکتریکی در همان ساختمان محل سکونتمان داشت که کاسبی میکرد. او خیّر و معتمد مسجد لیلةالقدر محلهمان بود؛ به نیازمندان کمک میکرد، بانی برگزاری جلسات مذهبی بود و خلاصه در امور مختلف دست به خیر داشت. من و مادرم هم چادری بودیم و به همین خاطر بعضی وقتها در اقوام و همسایهها ما را مسخره میکردند اما اعتنا نمیکردیم».


شهید مدافع حرم محمد تاجبخش شانردهم تیر سال 1368 بهعنوان دومین فرزند خانواده در گتوند دیده به جهان گشود، به خاطر علاقه شدید، خانواده به عمویش شهید محمد تاجبخش نام او را محمد نهادند.
پس از حمله تکفیریها به کشورهای اسلامی، 16 تیر سال 1396 برای دفاع از حرم حضرت زینب کبری(س) و حضرت رقیه(س) به سوریه رفت و دوشنبه 16 مرداد سال 1396 بههمراه دوستش شهید علی عظیمی در منطقه الوعر استان تدمر به شهادت رسید که پیکر پاکش پس از انتقال به ایران در گلزار شهدای گتوند آرام گرفت.
شهید عباس تاجبخش و سردار شهید ابراهیم تاجبخش داییهای شهید محمد تاجبخش نیز در سال 1365 به شهادت رسیدند.
مادر شهید محمد تاجبخش میگوید: «هیچوقت با ما از شهادت حرف نمیزد، ملاحظه ما را میکرد، اما بعد از شهادتش دوستانش گفتند که بارها او را در گلزار شهدا دیده بودند، آن موقع بود که فهمیدیم محمد هر هفته پنجشنبه بدون استثنا به گلزار شهدا میرفت و چند ساعت آنجا سر مزار شهدا بود.
روزی که میخواست اعزام شود، نماز صبح را که خواندم دیدم محمد هم نمازش را تمام کرده. بعد آمد جلوی من، پای سجادهام زانو زد. دستهایم را گرفت بوسید، صورتم را هم بوسید. من همینجا دچار یک حال غریبی شدم. گفتم مادرجان تو هر دفعه میرفتی تهران ماموریت، هیچوقت اینطوری خداحافظی نمیکردی. گفت این دفعه ماموریتم طولانیتر است دلم برای شما تنگ میشود. من دیگر چیزی نگفتم، بلند شدم قرآن آوردم و از زیر قرآن ردش کردم، بعد که محمد رفت برگشتم سر سجاده و ناخودآگاه گریه کردم. انگار همان موقع خداحافظی، به من الهام کرده بود که این دیدار آخرمان است.»




شهید محمد تاج بخش نخستین شهید مدافع حرم گتوند است که در تاریخ 16 تیر ماه سال 1368 دیده به جهان گشود که برای دفاع از حرم حضرت زینب کبری(س) و حضرت رقیه(س) به سوریه رفت.
این دلیرمرد گتوندی در روز دوشنبه 16 مرداد ماه سال 1395 به همراه دوستش شهید علی عظیمی در منطقه الوعر استان تدمر سوریه به شهادت رسید و پیکر پاکش به وطن بازگشت.
شهید عباس تاج بخش و سردار شهید ابراهیم تاجبخش داییهای شهید محمد تاجبخش هستند که در سال 1365 در نبرد با لشکر بعث به شهادت رسیدند و حالا پس از 31 سال در بهشت میزبان خواهرزاده خود هستند.
همچنین عموی این شهید که شهید محمد تاج بخش نام دارد نیز در دوران دفاع مقدس شربت شهادت نوشید و آسمانی شد.