نگاهی کوتاه به زندگی شهید ترور سید محمود افتخاری‌سنیجانی

شهید ترور سید محمود افتخاری‌سنیجانی در چهارم تیر سال 1310 در اراک دیده به جهان گشود، در جوانی کارمند ایران ایر شد، اما با توجه به شرایط نامناسب، از این شرکت استعفا داد و وارد شغل آزاد شد.

خیر و معتمد مسجد لیلةالقدر محله‌ بود، به نیازمندان کمک می‌کرد، بانی برگزاری جلسات مذهبی بود و در امور مختلف دست به خیر داشت.

در یکی از محله‌های اطراف میدان امامت تهران مغازه الکتریکی داشت که توسط اعضای سازمان مجاهدین خلق شناسایی شد. او حوالی ظهر روز 25 مهرماه سال 1361 در سن 51 سالگی با شلیک مستقیم منافقین به شهادت رسید.

پیکر پاک شهید سید محمود افتخاری‌سنیجانی پس از تشییع در قطعه 26 گلزار شهدای تهران ردیف 94، شماره 8 آرام گرفت.

دختر شهید سیدمحمود افتخاری‌‌سنیجانی درباره او می‌گوید: «پدرم در دوران جوانی‌ کارمند ایران ایر بود، اما با توجه به اینکه آن موقع شرایط بدی در جامعه حاکم بود و کارمندان زن ‌حجاب نداشتند و بیشتر افراد هم در آنجا بهایی بودند، او تقاضای بازخرید کرد و از هواپیمایی بیرون آمد. منزل ما در میدان امامت تهران بود. با توجه به اینکه من تنها فرزند خانواده‌ بودم، بعد از ازدواج هم در یکی از طبقات خانه پدری زندگی می‌کردیم. پدرم مغازه‌ الکتریکی در همان ساختمان محل سکونت‌مان داشت که کاسبی می‌کرد. او خیّر و معتمد مسجد لیلةالقدر محله‌مان بود؛ به نیازمندان کمک می‌کرد، بانی برگزاری جلسات مذهبی بود و خلاصه در امور مختلف دست به خیر داشت. من و مادرم هم چادری بودیم و به همین خاطر بعضی وقت‌ها در اقوام و همسایه‌ها ما را مسخره می‌کردند اما اعتنا نمی‌کردیم».

سردار شهید علی لویمی باقری

شهید محراب حجت‌الاسلام حجت اعتبار

شهید محراب حجت‌الاسلام حجت اعتبار

شهید علی کمایی

https://uupload.ir/files/4xmg_139806301336061218442784.jpg

شهید محراب حجت‌الاسلام حجت اعتبار

شهید محراب حجت‌الاسلام حجت اعتبار

نگاهی کوتاه به زندگی دانش‌آموز شهید سید حسن سواری

دانش‌آموز شهید سید حسن سواری(فاضلی) بیستم آذر سال 1379 در اهواز دیده به جهان گشود، در دوران کودکی وارد مدرسه شد، هنوز به درس خواندن اشتغال داشت و دیپلم نگرفته بود.

در صبح روز شنبه 31 شهریور سال 1397 به منظور تماشای رژه نیروهای مسلح به مناسبت هفته دفاع مقدس در بلوار قدس اهواز حضور داشت که هدف تیر کین ‌تروریست‌ها قرار گرفت و به همراه 22 نفر دیگر مظلومانه به شهادت رسید.

پیکر پاک شهید سواری و دیگر شهیدان روز دوم مهر با حضور باشکوه مردم از سراسر کشور در اهواز تشییع شد و پس از آن به همراه هفت تن از شهدای اهوازی به گلزار شهدای اهواز انتقال یافت و در قطعه شهدای حله آرام گرفت.

حجت‌الاسلام سید حسین سواری برادر شهید سید حسن سواری می‌گوید: «برادرم دانش‌آموز سال آخر دبیرستان در رشته انسانی بود. قصد داشت به سپاه پاسداران بپیوندد و برای دفاع از مسلمانان مظلوم به سوریه برود. تمام اتاقش را با عکس شهدا تزئین شده بود، دوست داشت مدافع حرم شود، اما قسمتش شهادت در خاک وطنش شد.

عاشق شهادت بود و برای شهدا ارزش زیادی قائل می‌شد. شهید صیادشیرازی را خیلی دوست داشت. حافظ قرآن و بسیجی فعال بود و از بچگی در محرم خادمی امام حسین(ع) را می‌کرد

آیت‌‌الله محسن حیدری نماینده مردم خوزستان در مجلس خبرگان درباره برخی از ویژگی‌های شهید سید حسن سواری می‌گوید: «این شهید یک نوجوان بود ولی با این سن کم موکبی را راه اندازی کرد و به عزاداران حسینی خدمت می‌کرد. یک رابطه تنگاتنگی با حضرت سیدالشهدا(ع) داشت و در عالم دیگری سیر می‌کرد.»

سردار شهید امید فرجی زنگنه

https://s6.uupload.ir/files/img_20190526_210637_ophq.jpg

سرباز شهید سعید کریمی

https://uupload.ir/files/bxy5_img_20210421_212647_541.jpg

شهید محمد امتی

نگاهی کوتاه به زندگی بسیجی شهید محمد جهانگیری

بسیجی شهید محمد جهانگیری دوم بهمن سال 1376 در شهرستان مرودشت استان فارس دیده به جهان گشود، پدرش کارمند کارخانه آزمایش بود. از کودکی به مسجد و نماز جماعت علاقه‌مند بود، همین موضوع سبب شد در نوجوانی و جوانی به‌عنوان یکی از فعالان فرهنگی پایگاه حمزه سیدالشهدای مسجد امام رضا(ع) مرودشت شناخته و معرفی شود.

فعالیت او در هیئات مذهبی و خدمت در مراسم عزاداری سیدالشهدا(ع) فقط مختص شهرستان مرودشت نبود چرا که در سال‌های گذشته یکی از فعالان و چهره‌های نام آشنای موکب‌های باب الحوائج(ع) و شهید جابر شهرستان مرودشت در مسیر پیاده‌روی اربعین بود و هر آنچه در توان داشت در مسیر عشق به سرور شهیدان امام حسین(ع) در طبق اخلاص گذاشته بود.

در دانشگاه در رشته کاردانی عمران و کارشناسی حسابداری تحصیل کرد. آشنایی و فعالیت او در کارهای عمرانی و فنی باعث شد خیلی زود جذب گروه‌های جهادی و خدمت‌رسانی به محرومین جامعه شود و در نقاط کم برخوردار شهر یا روستا از جوشکاری گرفته تا هر خدمتی که می‌توانست انجام می‌داد.

سال 1399 ازدواج کرد و مدتی بعد در گردان امام علی(ع) مشغول به خدمت شد. خدمت به اهل بیت(ع) و حرم مطهر حضرت شاهچراغ(ع) یکی از بزرگترین افتخارات او در زندگی بود.

در روز یکشنبه 22 مرداد سال 1402 در راه دفاع از حریم حرم مطهر حضرت شاهچراغ(ع) توسط دشمن تکفیری به فیض شهادت نائل آمد و برای همیشه نامش در تاریخ جاودانه شد.

شهید محمد جهانگیری در سن 26 سالگی شهد شیرین شهادت را نوشید که پیکر پاکش همراه با شهید غلامعباس عباسی در حرم شاهچراغ(ع) تشییع شد و سپس در گلزار شهدای روستای کناره مرودشت آرام گرفت.

نگاهی کوتاه به زندگی شهید سید روح الله عجمیان

بسیجی شهید سید روح‌الله عجمیان بیستم بهمن سال 1374 در یک خانواده پرجمعیت در شهر کوهدشت استان لرستان دیده به جهان گشود.

هفت خواهر و برادر هستند که خود فرزند آخر خانواده است، به همه احترام می‌گذاشت و فرد بسیار معتقد به مبانی اسلام و اهل بیت(ع) بود.

در رشته ورزشی کاراته فعالیت می‌کرد و دارای کمربند مشکی دان 1 در رشته فنی نینجا رنجر بود. برای دفاع از حرم حضرت زینب کبری(س) و حضرت رقیه(س) و اعزام به سوریه نیز نام‌نویسی کرده بود ولی اعزام نشد.

صبح پنج‌شنبه 12 آبان سال 1401 سید روح‌الله عجمیان که کارگر گچ‌کار است آماده رفتن به محل کار می‌شود. پیش از رفتن دوستانش در بسیج خبر می‌دهند اغتشاشگران می‌خواهند در کمالشهر کرج بلوا ایجاد کنند و فضا برای مردم عادی ملتهب می‌شود و کار به ناامنی کشیده خواهد شد. سریع به همراه دیگر دوستانش به این منطقه می‌روند تا با مدیریت فضا از ایجاد ترافیک و درگیری جلوگیری می‌کنند.

عده‌ای از اغتشاشگران او را زیر نظر گرفته و در نقطه‌ای از خیابان محاصره می‌کنند. جمعیتی چند نفره از زن و مرد که حدی برای قساوت برای خود قائل نیستند او را چنان می‌زنند که در راه اعزام به بیمارستان به شهادت می‌رسد.

پدر شهید سید روح‌الله عجمیان می‌گوید: «روح‌الله با دوستانش به مزار شهدای مدافع حرم در حرم امام زاده محمد می‌رود و می‌گوید مرا کنار این‌ها دفن کنید. دوستانش می‌خندند و می‌گویند حالا شهادت کجا بود؟ می‌خواهی بروی سوریه؟ او دیگر حرفی نمی‌زند. چهار روز بعد پیکرش همان جایی که گفته بود به خاک سپرده شد.»

تربت پاک تکاور شهید حسین ولایتی‌فر در گلزار شهدای شهیدآباد دزفول

نگاهی کوتاه به زندگی شهيد مرتضی اورک سوسن

شهيد مرتضی اورک سوسن پانزدهم مردادماه سال 1347 به‌عنوان سومین فرزند در اهواز ديده به جهان گشود.

از همان ابتدای جوانی علاقه زيادی به فعاليت در مسجد داشت، انقلاب که شد، در راهپيمايی‌های مردمی شرکت می‌کرد.

وقتی جنگ شروع شد او فقط 11 سال سن داشت، خیلی دوست داشت به جبهه‌های نبرد علیه دشمن برود به همین خاطر نیز به مسجد محل رفت تا برای اعزام به جبهه نام‌نویسی کند ولی به او گفتند برای جبهه رفتن کوچک هستيد.

شهيد اورک سوسن هميشه به همسر و فرزندانش می‌گفت دوست داشتم آن زمان به جبهه می‌رفتم و شهيد می‌شدم.

تا مقطع راهنمایی درس خواند، پس از گذراندن خدمت مقدس سربازی به شغل آزاد روی آورد و چند سالی را نیز در قسمت ستاد مديريت درمان سازمان تامين اجتماعی استان خوزستان مشغول به کار شد.

انسانی خدوم و زحمتکش بود و ارتباط خوب و دوستانه‌ای با پرسنل محل کارش داشت. در سال 1372 ازدواج کرد که حاصل این ازدواج سه فرزند دختر است.

وی در تاريخ 22 خرداد سال 1384 در حين انجام مأموريت اداری محوله، در بمبگذاری در سازمان مديريت و برنامه ريزی استان خوزستان که توسط عناصر گروهک تروريستی حرکه النضال العربی انجام شد، به درجه رفيع شهادت نائل آمد و پیکر پاکش در گلزار شهدای اهواز آرام گرفت.

همسر شهید می‌گوید: مرتضی بسيار با ادب، مهربان و بسيار اهل كار و تلاش بود. نسبت به بچه‌هايمان نیز خيلی مهربان بود، به من می‌گفت: «تربيت فرزندان به عهده شما است. حتی اگر فرصت رسيدگی به امور منزل را نداريد من آنها را انجام می‌دهم.» هميشه سفارش می‌كرد كه بچه‌ها حجابشان را رعايت كنند.

شهید حسن بزرگی از شهدای آمل

سرباز شهید امید نریمیسایی

سرباز شهید امید نریمیسایی

نگاهی کوتاه به زندگی شهید هادی الماسیان

شهید هادی الماسیان روز هفتم شهریور سال 1361 به‌عنوان نخستین فرزند در محله پشت بازار خرم‌آباد دیده به جهان گشود.

با پایان یافتن دوران دبیرستان، به استخدام ارتش درآمد و دوره افسری را پشت سر گذاشت، در هنگام خدمت در ارتش در رشته حقوق دانشگاه آزاد اهواز پذیرفته شد و مدرک کارشناسی را گرفت.

از همان دوران کودکی زیبایی صورت را همراه داشت توانست زیبایی سیرت را نیز کسب کند و در این راه گام بردارد.

چند روز پس از زادروزش، صبح شنبه 31 شهریورماه سال 1397 در رژه نیروهای مسلح به مناسبت هفته دفاع مقدس، در بلوار قدس اهواز، هدف تیر کین تروریست‌ها قرار گرفت و به‌همراه 22 نفر دیگر به شهادت رسید.

پیکر پاک شهید هادی الماسیان پس از تشییع باشکوه در اهواز به لرستان منتقل شد و در قطعه 3 گلزار شهدای خرم‌آباد در همسایگی دیگر شهدا آرام گرفت.

از شهید هادی الماسیان 2 فرزند پسر به نام‌های امیرحسین و امیرعباس به یادگار مانده است.

همسر شهید الماسیان می‌گوید: «اربعین سال 1396 به کربلا رفت، خیلی آرزوی کربلا را داشت و خیلی هم اتفاقی رفت، 10 روز قبل از اینکه به کربلا برود ارتش در مسیر موکب زده بود. همان موقع از امام حسین(ع) شهادت خواسته بود، گفته بودند در اولین سفر هر حاجتی که داشته باشی امام حسین(ع) تا سر سال به تو می‌دهد. سال بعد در روز عاشورا با شوخی به او گفتم: «پس چی شد؟ قرار بود سر سال حاجتت را بگیری؟» گفت: «من اربعین شهادت را از امام حسین(ع) خواستم، هنوز وقت دارم... 2 روز بعد، قبل از اینکه یک سال به اتمام برسد حاجتش را گرفت».

نگاهی کوتاه به زندگی شهید نبی دریس

https://uupload.ir/files/0zh8_img_20210201_000331_707(1).jpg

شهید نبی دریس روز 26 شهریورماه سال 1371 در روستای سویسه شهرستان کارون خوزستان دیده به جهان گشود، ‌دو برادر به نام‌های عبدالرضا و حسن و شش خواهر دارد که به‌عنوان پنجمین فرزند و دومین پسر میهمان جمع خانواده روستایی خود شد.

تحصیلات دبستان و راهنمایی را در مدارس روستای سویسه پشت سر نهاد و دوره دبیرستان را نیز در رشته ریاضی فیزیک در یکی از دبیرستان‌های شهر کوت عبدالله واقع در منطقه استیشن گذراند، پس از آن به دانشگاه آزاد اسلامی امیدیه رفت که در رشته مهندسی نفت فارغ‌التحصیل شد و مدرک کارشناسی را در این رشته دریافت کرد.

سال 1395 با یکی از دختر عموهای خود پیوند زناشویی بست و یک سال بعد خداوند پسری به نام الیاس به آنها عطا کرد.

پس از پایان دانشگاه در سال 1397 به سربازی اعزام شد و بعد از دوره آموزشی برای گذراندن مابقی خدمت به سپاه ولیعصر(عج) خوزستان رفت.

شهید نبی دریس به‌همراه تعداد زیادی از سربازان سپاه حضرت ولیعصر(عج) خوزستان و دیگر نیروهای نظامی و انتظامی در رژه نیروهای مسلح روز شنبه 31 شهریور ماه سال 1397 همزمان با آغاز هفته دفاع مقدس حضور یافت که هدف تیر کین تروریست‌‌ها قرار گرفت و در کنار 22 نفر دیگر به شهادت رسید که پیکر پاکش پس از تشییع در اهواز، در روستای سویسه آرام گرفت.

عیسی دریس عموی شهید نبی دریس می گوید: «نبی رفت و میهمان خدا شد ولی ما بازماندگان او که در این دنیا مانده‌ایم اخلاق هیچ کداممان به اخلاق او نمی‌رسد. از هر لحاظ که بگویم اخلاقش خوب و پسندیده بود و هر چه خوبی در دنیا است در او جمع بود

سردار شهید علی لویمی

نگاهی کوتاه به زندگی سردار شهید علی لویمی

سردار شهید علی لویمی بیستم مهرماه سال 1345 در اهواز به‌دنیا آمد، دو خواهر و دو برادر دارد و خود فرزند ارشد خانواده است.

با شروع جنگ به جبهه رفت و به‌همراه سردار شهید نادر مهدوی به نبرد با آمریکا پرداخت و در آن حماسه به‌یادماندنی جانباز شد.

شهید علی لویمی صبح شنبه ۳۱ شهریور سال ۱۳۹۷ در رژه نیروهای مسلح در بلوار قدس اهواز در کنار ۲۲ نفر دیگر توسط تروریست‌ها شهید شد که پیکر پاکش همراه شهید سید حسن سواری، شهید میلاد جهانگیری‌نژاد، شهید رضا شعیبی، شهید سینا آقاجری، شهید اسماعیل شفیعی‌نژاد، شهید علی کمایی و شهید محمد عذاری در قطعه شهدای حله گلزار شهدای اهواز آرام گرفت.

محمود مهدوی‌فر دوست شهید علی لویمی می‌گوید: «در شهرک الهیه اهواز با هم همسایه بودیم. شهرک که راه‌اندازی شد مسجد و نمازخانه نداشت. شهید لویمی برای این مسئله خیلی پیگیر بود، همان ابتدا توانستیم یک اتاق از حوزه بسیج شهری را برای ایجاد پایگاه معنوی شهرک از بسیج بگیریم.

برای راه‌اندازی مسجد شهرک تلاش‌های زیادی کرد، یک روز که فرمانده سپاه خوزستان برای بازدید به آنجا آمده بود درخواست کردیم که یک مسجد در اینجا بسازند که ساخته شد.

شهید لویمی پای ثابت نماز و پاتوق مومنانه شهرک بود. به‌واسطه جنایتی که آمریکایی‌ها در حق او کرده بودند واقعا زندگیش سخت شده بود. تفنگ را در کشاله رانش گذاشتند و حین شلیک می‌چرخاندند که یک سوراخ عمیقی در کشاله‌اش ایجاد شد، زانویش را نیز با شوکر برقی از کار انداخته بودند.

با شکنجه‌های جسمی آمریکایی‌ها از جمله ریختن ماده شوینده به دهانش، ریه‌های او از بین رفته بود و تقریبا هر سال چند ماه بستری بودند.»

سردار شهید نادر مهدوی

شهید جاسم مظری نژاد

نگاهی کوتاه به زندگی شهید میلاد جهانگیری‌نژاد

شهید میلاد جهانگیری‌نژاد در تاریخ ششم مهرماه سال ۱۳۷۴ به عنوان نخستین فرزند در اهواز دیده به جهان گشود و در کودکی به مدرسه رفت.

پس از طى کردن مقطع دبیرستان، به دانشگاه آزاد امیدیه رفت و مدرک لیسانس مهندسى حفارى نفت را دریافت کرد.

پس از آن، سال ۱۳۹۶ مدارکش را براى رفتن به سربازى ارسال کرد و در لشکر عملیاتى ۷ حضرت ولیعصر(عج) خوزستان در حال گذراندن خدمت بود.

شهید میلاد جهانگیری‌نژاد صبح روز شنبه ۳۱ شهریور سال ۱۳۹۷ در رژه نیروهای مسلح که به مناسبت هفته دفاع مقدس در بلوار قدس اهواز برگزار شد حضور داشت که هدف تیر تروریست‌های کوردل قرار گرفت و همراه با ۲۲ نفر دیگر از جمله دو دوست صیمیمی خود یعنی شهید سینا آقاجری و شهید امید حسینی به شهادت رسید.

پیکر پاک شهید میلاد جهانگیری‌نژاد و دیگر شهدای عملیات تروریستی با حضور گسترده مردم و مسئولان کشوری در اهواز تشییع شد.

پس از تشییع باشکوه، پیکر پاک شهید میلاد جهانگیری‌نژاد همراه با شهید سید حسن سواری، سردار شهید علی لویمی‌باقری، شهید رضا شعیبی، شهید سینا آقاجری، شهید اسماعیل شفیعی‌نژاد، شهید علی کمایی و شهید محمد عذاری به بهشت آباد اهواز منتقل شد و در قطعه شهدای حله گلزار شهدای این شهر آرام گرفت.

در برخورد با دیگران متین و متواضع بود، مادر شهید میلاد جهانگیری‌نژاد درباره او می‌گوید: «اگر از دوستان، آشنایان، اقوام و فامیل بپرسید همه می‌دانند که پسری خوش‌رو، خوش‌رفتار و خوش‌برخورد و همیشه تبسمی به لب داشت، هیچ‌وقت کاری نمی‌کرد کسی ناراحت شود و یا باعث آزار و رنجش کسی شود. خداوند از بین بندگان گلچین می‌کند که با دیدن میلاد، خودم به این نتیجه رسیدم.»

نگاهی کوتاه به زندگی بسیجی شهید علی کمایی

بسیجی شهید علی کمایی یازدهم مرداد سال ۱۳۶۱ به عنوان دومین فرزند خانواده در شهر امیدیه دیده به جهان گشود.

پس از گرفتن دیپلم در دانشکده خبر اهواز درس خود را ادامه داد که مدرک کاردانی خبرنگاری را دریافت کرد.

شهید کمایی از پرسنل حراست شرکت نفت بود که در سال ۱۳۹۳ ازدواج و زندگی مشترک خود را با همسرش آغاز کرد.

به شهدا علاقه زیادی داشت ، در همین ارتباط حشمت‌‌الله ایزدی یکی دوستان شهید علی کمایی می‌گوید: علی آن‌قدر خوب بود که نمی‌‌توانیم از خوبی‌هایش بگوییم. عاشق شهدا بود، هر جا می‌رفتیم به زیارت شهدا می‌‌رفت و در کنار آنها عکس یادگاری می‌‌گرفت.

بسیار مهربان و شوخ طبع بود، با خواهر و برادرش رابطه بسیار خوبی داشت. بسیار به مسائل دینی اهمیت می‌داد و نیازمندان را کمک می‌کرد و به حرف انسان‌های گرفتار با دقت گوش می‌داد شاید تا بتواند باری از روی دوششان بردارد.

شهید کمایی صبح روز شنبه ۳۱ شهریورماه سال ۱۳۹۷ در رژه نیروهای مسلح به‌مناسبت هفته دفاع مقدس در بلوار قدس اهواز حضور داشت و همراه با ۲۲ نفر دیگر توسط تروریست‌های بزدل به شهادت رسید.

پیکر پاک شهید کمایی به همراه دیگر شهدای عملیات تروریستی اهواز در آئینی باشکوه روز دوشنبه دوم مهر ماه سال ۱۳۹۷ بر دستان اقشار مختلف مردم، خانواده‌های شهدا، ایثارگران، رزمندگان اسلام، علما و روحانیون و مسئولان لشکری و کشوری از سراسر کشور تشییع تا چهار راه ابوذر اهواز بدرقه شد.

پس از برگزاری آئین تشییع، پیکر پاک شهید علی کمایی به‌همراه هفت تن دیگر از شهدا به گلزار شهدای اهواز انتثال یافت و در قطعه شهدای حله آرام گرفت.

سردار شهید امید فرجی زنگنه

https://s6.uupload.ir/files/img_20190526_210637_ophq.jpg

کودک خردسال شهید محمدطاها اقدامی

https://s6.uupload.ir/files/150563_668-4090-1024-768-90-wm-right_bottom-90-watermark3png_kyds.jpg

شهید سعید کریمی

https://s6.uupload.ir/files/6220914242651054401_-210071_kafq.jpg

شهید محمدحسین ولایتی فر

https://s6.uupload.ir/files/img_20190524_043255_098_1x2i.jpg

نگاهی کوتاه به زندگی کودک خردسال شهید محمدطاها اقدامی

https://s6.uupload.ir/files/shahid_1fi9.jpg

کودک خردسال شهید محمدطاها اقدامی چهارم آبان سال 1392 به‌عنوان دومین فرزند در اصفهان دیده به جهان گشود. پدرش در ارتش مشغول به خدمت بود که به دلیل ماموریت کاری به اهواز مهاجرت کردند.

وی در صبح روز شنبه 31 شهریور سال 1397 به منظور تماشای رژه نیروهای مسلح در هفته دفاع مقدس با خانواده در بلوار قدس اهواز حضور یافت که هدف تیر کین تروریست‌ها قرار گرفت و به همراه 22 نفر دیگر به شهادت رسید.

پیکر پاک شهید محمدطاها اقدامی و دیگر شهدا با حضور کم‌نظیر مردم استان خوزستان و دیگر نقاط کشور در صبح روز دوشنبه دوم مهرماه از حسینیه ثارالله اهواز تا چهارراه سلمان فارسی تشییع شد و پس از آن رهسپار دیار خود شد.

پس از انتقال به اصفهان پیکر پاک شهید محمدطاها اقدامی به‌همراه شهید مدافع حرم محمدتقی کریمی از مدافعان حرم لشکر فاطمیون با حضور اقشار مختلف مردم در این شهر تشییع شد و سپس در گلزار شهدای صحن امامزاده سید صالحه خاتون(س) روستای ازان بخش میمه آرام گرفت.

پدر شهید محمدطاها اقدامی می‌گوید: «بیشتر اوقات بعد از برگشت از محل کار، محمدطاها کنار درب خانه منتظر و به پیشواز من آمد، اگر دیر هم می‌آمدم صندلی می‌گذاشت و روی آن می‌نشست، منتظر می‌ماند تا برگردم. در روزهای گرم و سوزان تابستان اهواز نگرانی من محمدطاها بود که در گرما و بیرون از خانه منتظرم ایستاده است، هر چه هم تأکید و سفارش می‌کردم که بابا، من زمان برگشت از محل کار زنگ می‌زنم تا بیایی دم در، فایده‌ای نداشت، رأس ساعت همیشگی بی‌توجه به تاخیر بابا در حیاط منتظر آمدنم بود.»

تربت پاک شهید غلامرضا بامدی در روستای هفت شهیدان مسجدسلیمان

https://s6.uupload.ir/files/99_7xer.jpg

تابوت شهید غلامرضا بامدی

https://s6.uupload.ir/files/6_1nl.jpg

پدر شهید غلامرضا بامدی

https://s6.uupload.ir/files/80_39e0.jpg

شهید غلامرضا بامدی

https://s6.uupload.ir/files/14010717000735_test_photon_swfz.jpg

تربت پاک شهید غلامرضا بامدی در روستای هفت شهیدان مسجدسلیمان

https://s6.uupload.ir/files/resized_884799_193_f425.jpg

نگاهی کوتاه به زندگی شهیده فاطمه اسدی

https://s6.uupload.ir/files/ghaleb-shahid-shakhes-5_n3zd.jpg

شهیده فاطمه اسدی فرزند علی یازدهم مرداد سال 1339 در روستای باقرآباد شهرستان دیواندره چشم به‌جهان گشود، 22 ساله بود و صاحب دو فرزند که در هشتم شهریورماه سال 1363 بعد از تحمل یک ماه اسارت و شکنجه ضد انقلاب توسط عناصر خائن گروهک دموکرات تیرباران شد و به شهادت رسید.

در روز هفدهم آبان‌ماه سال 1400 در جریان عملیات کاوش پیکرهای مطهر شهدا توسط گروه‌های تفحص، پیکر پاک این بانوی شهیده پس از گذشت 37 سال گمنامی، در ارتفاعات چهل چشمه کردستان پیدا شد.

پیکر مطهر شهیده فاطمه اسدی روز سه‌شنبه 25 آبان‌ماه در جوار امامزاده هاجره خاتون خواهر امام رضا(ع) در سنندج تشییع شد.

همسر این بانوی شهیده چاه‌کن بود و آمد تا دو روز در سپاه حسین‌آباد منطقه دیواندره چاه بکند، آنجا اسیر می‌شود و در زندانی با سرکردگی مصطفی هجری از حزب دموکرات زندانی می‌شود. همسر باوفایش با یک پسر شیرخواره و دختر سه‌ساله‌اش درصدد برآمد شوهرش را آزاد کند که از او تقاضای 200 هزار تومان پول می‌کنند.

شهیده فاطمه اسدی 200 هزار تومان که در آن زمان مبلغ قابل‌توجهی بود را از طریق فروش گوسفندان و وسایل زندگی به دست می‌آورد به‌امید اینکه بتواند شوهرش را آزاد کند اما نه تنها به هدفش نرسید بلکه بعد از یک ماه شکنجه‌های وحشیانه، او را به‌همراه یک برادر بسیجی در ارتفاعات چهل چشمه به شهادت می‌رسانند و پیکر پاکش را در همانجا دفن می‌کنند.

پسر شیرخواره او پس از شهادت مظلومانه مادر و اسارت پدر به دلیل بی‌سرپرستی و رسیدگی نشدن، وفات می‌کند و شوهرش نیز بعد از سه سال از زندان دولتو آزاد می‌شود.

تربت پاک شهید سید حسن سواری در قطعه شهدای حله گلزار شهدای اهواز

https://s6.uupload.ir/files/%DB%B2%DB%B0%DB%B1%DB%B8%DB%B0%DB%B9%DB%B2%DB%B6_%DB%B1%DB%B9%DB%B3%DB%B0%DB%B2%DB%B2_3zak.jpg

تربت پاک شهید علی کمایی در قطعه شهدای حله گلزار شهدای اهواز

https://s6.uupload.ir/files/%DB%B2%DB%B0%DB%B1%DB%B8%DB%B0%DB%B9%DB%B2%DB%B6_%DB%B1%DB%B9%DB%B2%DB%B9%DB%B4%DB%B9_00ko.jpg

تشییع پیکر پاک شهید غلامرضا بامدی در مسجدسلیمان

https://s6.uupload.ir/files/14010719000259638010859052953190_86988_photot_elde.jpg

مسجدسلیمانی‌ها در تشییع پیکر شهید غلامرضا بامدی سنگ تمام گذاشتند

https://s6.uupload.ir/files/14010719000259638010859068265913_18845_photot_rg0k.jpg

بدرقه باشکوه جوان مدافع امنیت تا بهشت؛

مسجدسلیمانی‌ها در تشییع پیکر شهید غلامرضا بامدی سنگ تمام گذاشتند

آئین تشییع پیکر پاک و مطهر شهید غلامرضا بامدی از شهدای مدافع امنیت در شهر مسجدسلیمان برگزار شد.

پیکر پاک و مطهر شهید غلامرضا بامدی از شهدای مدافع امنیت با حضور اقشار مختلف مردم همزمان با هفته وحدت در شهر مسجدسلیمان تشییع شد.

در این برنامه که از سه راه همافران آغاز شد جمعی از خانواده‌های معظم شهدا، ایثارگران، جانبازان و بسیجیان حضور داشتند.

همچنین جمعی از مسئولان و مدیران ادارات و نهادهای دولتی از جمله فرماندار مسجدسلیمان نیز در آئین تشییع پیکر پاک و مطهر شهید غلامرضا بامدی حضور داشتند و به این شهید والامقام ادای احترام کردند.

فرمانده سپاه مسجدسلیمان و همچنین جمعی از سبزپوشان سپاه پاسداران در آئین تشییع پیکر پاک و مطهر شهید مدافع امنیت غلامرضا بامدی شرکت کردند.

در این برنامه که تا مقابل ورزشگاه شهید بهنام محمدی مسجدسلیمان ادامه داشت امام جمعه مسجدسلیمان بر پیکر پاک شهید غلامرضا بامدی نماز خواند.

پس از برگزاری آئین تشییع پیکر پاک و مطهر شهید غلامرضا بامدی به روستای هفت شهیدان در جاده لالی انتقال یافت و در این روستا آرام گرفت.

خانواده شهید محمدرسول کریمی، سرباز شهید ایرج کریمی و سرباز شهید سعید کریمی در آئین تشییع پیکر پاک و مطهر شهید غلامرضا بامدی حضور داشتند و خانواده این شهید والامقام را مورد تفقد قرار دادند.

شهید غلامرضا بامدی از نیروهای لشکر ۲۲ بیت المقدس سپاه کردستان است که شامگاه شنبه شانزدهم مهرماه در محوطه بازارچه تاناکورای سنندج در حالی‌که می‌خواست از اموال مردم محافظت کند مورد هدف تیر عوامل گروهک‌ها قرار گرفت و به فیض شهادت نائل آمد.

نگاهی کوتاه به زندگی سرباز شهید رضا شعیبی

https://uupload.ir/files/iacj_430089_153.jpg

سرباز شهید رضا شعیبی در روز بیست و پنجم اسفندماه سال 1378 در منطقه سخریه اهواز دیده به جهان گشود.

در آغاز دوره جوانی به سربازی رفت و در سپاه حضرت ولیعصر(عج) خوزستان در حال انجام خدمت بود.

وی در رژه نیروهای مسلح روز شنبه 31 شهریورماه سا 1397 همزمان با آغاز هفته دفاع مقدس حضور یافت که هدف تیر کین تروریست‌ها قرار گرفت و به همراه 22 نفر دیگر به شهادت رسید.

پیکر پاک شهید شعیبی به همراه دیگر شهدا روز دوشنبه دوم مهرماه تشییع شد و پس از انتقال به گلزار شهدای اهواز، در قطعه شهدای حله آرام گرفت.

شهید رضا شعیبی هنگام شهادت 19 سال سن داشت و تنها فرزند پسر خانواده خود است.

تحصیلاتش را تا اول دبیرستان ادامه داد و به خاطر کمک به خانواده، درس را رها کرد و در یک مغازه مکانیکی مشغول به کار شد، بعد از سه سال کار همه او را به‌عنوان یک استاد کار ماهر می‌شناختند.

بسیار به کارهای فرهنگی علاقه داشت، با مساجد مختلف همکاری می‌کرد، تا فرصتی به دست می‌آورد، به مسجد می‌رفت و در برنامه‌های فرهنگی به آنها کمک می‌کرد، آنقدر در مساجد رفت و آمد داشت که مدتی به‌عنوان خادم مسجد جعفری و مسجد رسول اکرم(ص) اهواز انتخاب شد.

عاشق امام حسین(ع) بود، دوست داشت به زیارت کربلا برود ولی چون سربازی نرفته بود نمی‌توانست از مرز خارج شود، به همین دلیل تصمیم گرفت که خود را به عنوان سرباز معرفی کند.

خود را خادم امام حسین(ع) و اهل بیتش می‌دانست، پرچم بزرگ با نام یا اباالفضل العباس(ع) درست کرده بود و هر سال دهه محرم آن را در مراسمات عزاداری می‌برد.

تابوت سردار شهید حسین منجزی از شهدای گتوند

https://s6.uupload.ir/files/img_20190526_190525_365_2m8p.jpg

شهید یونس پورجلو

https://s6.uupload.ir/files/455216690_342633_lkcu.jpg

شهید محمدطاها اقدامی

https://s6.uupload.ir/files/%DB%B2%DB%B0%DB%B1%DB%B9%DB%B0%DB%B8%DB%B2%DB%B9_%DB%B0%DB%B8%DB%B3%DB%B7%DB%B5%DB%B3_se0q.jpg

شهید حسین ولایتی فر

https://s6.uupload.ir/files/455016422_40851_6j0w.jpg

شهید میلاد جهانگیری نژاد

https://s6.uupload.ir/files/449012143_486560_p4y4.jpg

نگاهی کوتاه به زندگی شهيد سيد محسن موسوی‌نژاد

https://s6.uupload.ir/files/%D8%B3%D9%8A%D8%AF_%D9%85%D8%AD%D8%B3%D9%86_%D9%85%D9%88%D8%B3%D9%88%D9%8A_%D9%86%DA%98%D8%A7%D8%AF_s77z.jpg

شهيد سيد محسن موسوی‌نژاد چهارم فروردین سال ۱۳۴۰ در شهرستان زنجان به دنیا آمد. تا پایان دوره ‏متوسطه درس خواند و دیپلم گرفت.

در دوران تحصيل صبح‌ها كار می‌کرد عصرها به مدرسه‌ می‌رفت با این حال هم يكی از نفرات ممتاز كلاس بود، علاوه بر تحصيل كوشش بسيار زيادي براي بهتر شدن اقتصاد خانواده داشت تا اينكه دوره متوسطه را در هنرستان فنی مشغول شد و سال چهارم متوسطه را در تهران پشت سر نهاد و مدرک فنی راه و ساختمان را اخذ کرد و قبل از شهادت نيز در امتحان كنكور شركت كرد و در دانشگاه قبول شده بود.

از شاخص‌ترين ویژگی‌هایی كه او را در ميان دوستانش متمایز می‌كرد برخوردش با ديگران بود زیرا از همان موقع كه به سن 10 سالگی رسيد چون در يک خانواده مذهبی بدنيا آمده بود به تمام احكام شرعيه عمل می‌کرد و اكثرا در نمازهای جماعت و نمازجمعه شركت فعالانه‌اي داشت.

هرگز از فرامين اسلام غافل نبود و برخورد بسيار خوبي با اقوام و كليه دوستان و آشنايان داشت كه زبانزد آنان بود.

به مدت يک سال در استان سيستان و بلوچستان بود و بعد از يک سال به زنجان انتقال یافت و در سپاه ناحيه زنجان مشغول انجام وظيفه شد.

پاسدار بود هشتم شهریور سال ۱۳۶۰‏ در سرکوچه(کوچه قلی) مابین کوچه گیلک و امامزاده سید ابراهیم(ع) زنجان به دست منافقین کوردل ترور شد و به فیض شهادت نائل آمد.

شهيد سيد محسن موسو ی‌نژاد در سن 20 سالگی بر اثر اصابت گلوله به سر شهد شیرین شهادت پاکش پس از تشییع در گلزار شهدای مزار بالای شهر زنجان آرام گرفت.

تربت پاک شهید سعید کریمی در روستای هفت شهیدان مسجدسلیمان

https://s6.uupload.ir/files/%DB%B2%DB%B0%DB%B1%DB%B9%DB%B1%DB%B2%DB%B2%DB%B0_%DB%B1%DB%B0%DB%B3%DB%B3%DB%B0%DB%B6(0)_cqys.jpg

تربت پاک شهید ملک محمد نعمت پرویزی در قطعه شهدای حله گلزار شهدای اهواز

https://s6.uupload.ir/files/%DB%B2%DB%B0%DB%B1%DB%B8%DB%B1%DB%B0%DB%B1%DB%B2_%DB%B1%DB%B6%DB%B5%DB%B4%DB%B3%DB%B5_fp0d.jpg