فرمانده دلها شهید محمدابراهیم همت








شهید مدافع حرم مرتضی کریمیشالی 25 دی سال 1360 در تهران دیده بهجهان گشود و پس از حمله تکفیریها عازم سوریه شد که در تاریخ 21 دی سال 1394 در منطقه خان طومان به فیض شهادت نائل آمد ولی پیکر پاکش در جبهه ماند.
پیکر پاک شهید مرتضی کریمیشالی پس از 6 سال به وطن بازگشت که روز یکشنبه 21 شهریور سال 1400 در تهران تشییع شد و در قطعه 50 گلزار شهدای بهشت زهرا(س)، ردیف 116، شماره 23 آرام گرفت.
مادر شهید مرتضی کریمیشالی میگوید: «آقا مرتضی از کودکی به راه اسلام و انقلاب علاقه داشت، وقتی که بزرگ شد علاقهاش به این راه بیشتر شد و چیزی جز اهل بیت(س)، اسلام و ایران برایش اهمیت نداشت. به او درباره زندگی و خانه و ماشین میگفتم اما مرتضی میگفت «مادر به این خانههای گِلی فکر نکن چون اینها به یک باد، بند هستند، به این ماشینها، به این پارهآهن دل نبند اینها چیزی نیست، هدف ما باید آخرت ما باشد.»
زمانیکه برای سوریه رفتن تصمیم گرفت دختران او کوچک بودند و همسرش راضی به رفتن او به سوریه نبود. حتی من هم از اول مخالف رفتن او بودم اما بعد از اصرارهای او بالاخره راضی شدم.»
همسر شهید نیز میگوید: «به زیبایی خانه خیلی اهمیت میداد. حتی یکبار که بیرون از خانه بودم، وقتی برگشتم دیدم خانه خالی است! گفتم «مرتضی مبلها را چه کردهای؟» گفت «از چشمم افتاده بودند! آنها را فروختم و مبل جدید سفارش دادهام.»
بعد از مبل، فرش، پشتی، پادری، پرده را به تبع آن کمکم عوض کرد. مثل آخرین دکور مرتضی که الآن اینجاست. همه وسایل را آبی خرید.»

شهید جبار عراقی با نام جهادی ابوعارف از شهدای مدافع حرم شهر کوت عبدالله دهم اسفند سال 1347 بهعنوان تنها پسر خانواده در یکی از روستاهای شهر بستان چشم بهجهان گشود.
اسفند سال 1369 به استخدام سپاه درآمد، 15 سال در تیپ یک زرهی لشکر هفت ولیعصر(عج) استان خوزستان خدمت کرد، بهخاطر رشادتهایش، او را بهعنوان فرمانده گردان امام حسین(ع) شهرستان کارون منصوب کردند.
برای دفاع از حرم حضرت زینب(س) سه مرحله به سوریه رفت. سال 1393، دو بار اعزام شد و بار آخر شهریورماه سال 1394 بود که حدود 70 روز ماند و روز یکشنبه سوم آبان مصادف با یازدهم محرم در جاده رقه در استان حماه سوریه بهفیض شهادت نائل آمد.
پیکر پاک شهید جبار عراقی پس از بازگشت به وطن، صبح یکشنبه هفدهم آبان سال 1394 همزمان با سالروز شهادت امام زینالعابدین(ع) در اهواز تشییع شد و در قطعه 2 گلزار شهدا آرام گرفت.
مهدی عراقی فرزند شهید میگوید: «تنها چیزی که پدرم را به شهادت رساند، شجاعت او بود. در وجود پدر چیزی بهعنوان ترس معنا نداشت. در سوریه از ساعت 12 شب تا 6 صبح، به تنهایی جنگیده بود. دوستانش به او گفته بودند که برگردد اما قبول نمیکند و میگوید: شما فقط به من مهمات برسانید. ورزشکار بود و دوومیدانی انجام میداد. هر روز تقریبا ً هشت کیلومتر میدوید. هر روز عصر به من میگفت برایم زمان بگیر. من هم زمان میگرفتم دو ساعت میدوید. همرزمان پدرم میگفتند در سوریه هم، اول صبح ما را بیدار و بهخط میکرد و وادار به دویدن میکرد. آنجا هم ورزش را ترک نکرده بود.»





تکاور شهید محمد ظهیری از شهدای مدافع حرم خوزستان در دهمین روز از بهمنماه سال 1368 به عنوان سومین فرزند خانواده ظهیری در منطقه منبع آب کلانشهر اهواز چشم به جهان گشود و بعد از برادرانش مهدی و احمد دوباره شادی را برای خانه پدری به ارمغان آورد.
این تکاور دلیر اهوازی برای دفاع از حرم حضرت زینب کبری (س) و حضرت رقیه (س) عازم کشور سوریه شد و در روز جمعه اول آبانماه سال 1394 هجری خورشیدی مصادف با تاسوعای حسینی سال 1437 هجری قمری در درگیری با نیروهای تکفیری در حلب سوریه به فیض شهادت نائل آمد و آسمانی شد.
پیکر مطهر این شهید مدافع حرم پس از انتقال به خوزستان، در ظهر روز جمعه هشتم آبانماه مطابق با 16 محرم با حضور جمعی از علما، خانواده معظم شهدا و مردم شهیدپرور بعد از نمازجمعه اهواز از مصلای مهدیه امام خمینی(ره) این کلانشهر بر دستان نمازگزاران اهوازی تشییع شد.
پس از برگزاری مراسم تشییع پیکر پاک شهید محمد ظهیری به حرم حضرت علی بن مهزیاری اهوازی منتقل شد و در کنار هشت شهید گمنام دوران دفاع مقدس و پایین مزار شهید محمدعلی چمحیدری و مزار طلبه شهید سید مرتضی شفیعی در منزلگاه ابدیش آرام گرفت.

شهید جبار عراقی با نام جهادی ابوعارف از شهدای مدافع حرم شهر کوت عبدالله شهرستان کارون است که در دهم اسفندماه سال 1347 بهعنوان تنها پسر خانواده پرجمعیت خود در یکی از روستاهای شهر بستان چشم به جهان گشود.
در اسفند ماه سال 1369 به استخدام سپاه درآمد، 15 سال در تیپ یک زرهی لشکر هفت ولیعصر(عج) استان خوزستان مشغول به خدمت بود و به خاطر رشادتهایش، او را به عنوان فرمانده گردان امام حسین(ع) در شهرستان کارون منصوب کردند.
پس از حمله نیروهای تکفیری به کشورهای اسلامی، این رزمنده دوران دفاع مقدس برای دفاع از حرم حضرت زینب کبری(س) و حضرت رقیه خاتون(س) همراه با دیگر رزمندگان جبهه مقاومت راهی کشور سوریه شد.
ابوعارف سه مرحله به سوریه رفت. سال 1393، دو بار به سوریه اعزام شد و بار آخر شهریورماه سال 1394 بود که حدود 70 روز در سوریه ماند و در روز یکشنبه سوم آبان ماه همان سال مصادف با یازدهم محرم در جاده رقه در استان حماه سوریه به دست تکفیریها بهفیض شهادت نائل آمد.
پیکر پاک و مطهر شهید جبار عراقی پس از روزها غربت به وطن بازگشت و در صبح روز یکشنبه هفدهم آبانماه سال 1394 مقارن با 25 محرمالحرام سالروز شهادت حضرت امام زینالعابدین(ع) در اهواز تشییع شد و پس از انتقال به گلزار شهدای اهواز در کنار شهید فرشاد حسونیزاده، شهید حمیدرضا فاطمیاطهر(حمید ممبینی) و شهید عبدالکریم جهانگرد اهوازی آرام گرفت و مزارش زیارتگاه عارفان و عاشقان شد.

سردار شهيد شکرحسين شهاوند فرمانده گردان امام حسين(ع) لشكر 72 محرم هفتم مهر سال 1339 در روستای بيدروبه مركزی واقع در بخش الوار گرمسيری شهرستان انديمشک در خانوادهای متدين دیده بهجهان گشود.
تا پيروزی انقلاب اسلامی با پدر و برادرانش به كار كشاورزی مشغول بود، با شروع انقلاب به جمع مشتاقان و دوستداران امام و انقلاب پيوست و بعد از پيروزی انقلاب اسلامی به خدمت سربازی اعزام شد كه خدمت او با شروع جنگ تحميلی مصادف شد، در خطه كردستان يكي از همرزمان امیر سپهبد شهيد صياد شيرازی بود و در آنجا به دفاع از حريم ايران اسلامی پرداخت.
در تهاجم دموكراتها به راديو و تلويزيون سنندج بههمراه ديگر برادران ارتشی و سپاهی در محاصره قرار گرفت و تا رسيدن قوای كمكی مقاومت سرسختانهای از خود نشان داد که توانستند صدای اسلام را كه از راديو و تلويزيون سنندج به گوش مسلمانان آن منطقه میرسيد آزاد کنند.
بعد از سربازی با عضويت ثابت فنی در سپاه پاسداران پلدختر مشغول خدمت شد و با انجام فعاليتهای شبانهروزی و مسئوليت گشتهای عمليات سپاه پلدختر خواب را از چشمان ضد انقلاب منافق و كوردل ربود.
در دفاع مقدس، داوطلبانه به جبهه جنوب اعزام شد، به محض ورود به سبب تخصص مربیگری و آشنايی با آموزشهای متعدد نظامی بهعنوان مسئول آموزش نظامی پادگان فجر تيپ 72 محرم در مسير حميديه به اهواز منصوب شد.
سپس توسط فرمانده تيپ 72 محرم به فرماندهی گردان امام حسين(ع) منصوب شد و خدماتی را انجام داد.
رشادتهایش در منطقه پاسگاه زيد زبانزد همگان است. سرانجام 27 مهر سال 1365 به فیض شهادت نائل آمد و پیکر پاکش در روستای بیدروبه اندیمشک آرام گرفت.

سرباز شهید عباس قیم در روز یکم مهرماه سال ۱۳۴۱ در خرمشهر دیده به جهان گشود، کودکی خود را در زادگاهش پشت سر نهاد و از همان دوران به تکالیف شرعی خود عمل میکرد.
از کودکی نماز میخواند و روزه میگرفت و بیشتر در مساجد حضور داشت، بهدلیل مشکلاتی که داشت نتوانست زیاد درس بخواند و به همین دلیل نیز با کار کردن کمک خرج خانواده خود شد.
نماز خود را در اول وقت و در مسجد اقامه میکرد و مقید به این کار بود، همچنین دوستان خود را به این امر سفارش میکرد.
جوانی پاکباخته، باصداقت، متواضع و فروتن بود، بههمه احترام میگذاشت و در حد توان در رفع گرفتاری مستمندان و همنوعان خود تلاش میکرد.
در سالهای نخست جنگ تحمیلی عراق علیه ایران که جوانی رشید و رعنا شده بود همراه با دیگر جوانان ایرانی به خدمت سربازی اعزام شد و سپس از طریق ارتش جمهوری اسلامی ایران به جبهه رفت.
در هنگام نبرد با دشمنان اسلام این جوان عرب خوزستانی در تاریخ ۲۲ دیماه سال ۱۳۶۲ به فیض شهادت نائل آمد و نام خود را در دفتر 24 هزار شهید خوزستان ثبت کرد.
پس از شهادت پیکر پاک سرباز شهید عباس قیم به محل سکونت خانواده جنگ زدهاش در شهر هفتگل انتقال یافت و با حضور اقشار مختلف مردم و خانوادههای معظم شهدا تشییع شد.
شهید عباس قیم در آغاز دوره جوانی در سن ۲۱ سالگی در منطقه عملیاتی شرهانی شهد شیرین شهادت را نوشید و تربت پاکش در گلزار شهدای هفتگل در جوار مزار شهید احمد مکوندی زیارگاه عاشقان است.


