http://www.karkhenoor.ir/img/%D8%B4%D9%87%DB%8C%D8%AF%20%D9%85%DB%8C%D8%B1%D8%B2%D8%A7%20%D8%B9%D9%84%DB%8C%20%D9%85%D8%AD%D9%85%D8%AF%D9%BE%D9%88%D8%B1%20994428415.jpg

شهید میرزاعلی محمدپور در روز نهم مهر ماه سال 1338 در روستای گُمار شهرستان دزفول در خانواده ای که پدر به کشاورزی مشغول بود و علاقه ی ویژه ای به اسلام و قرآن داشت، به دنیا آمد. به همین دلیل از همان كودكی عشق به خدا و خاندان عصمت و طهارت(ع) در جان و قلب میرزا علی ریشه دواند و از همان روزها در مکتب به فراگیری قرآن مشغول شد.

وی دوران ابتدائی را در همان روستا گذرانید و برای ادامه تحصیل در دوره متوسطه عازم دزفول شد. ظلم ناپذیری او باعث شد تا در برابر ظالم از ستم دیدگان دستگیری کند. با اطلاع از هدف انقلاب سعی می کرد جلوی این بی عدالتی ها بایستد و از همان زمان مبارزه جدی او علیه طاغوت آغاز شد. سال های آخر دبیرستان او همزمان با خیزش مردم و اوج گیری انقلاب بود.

تحت تأثیر جنبش اسلامی به رهبری حضرت امام خمینی(ره) همراه عده‌ای از دوستانش وارد مبارزات سیاسی شد. با توجه به کینه ای که از بی عدالتی ها و ظلم مزدوران نظام شاهنشاهی داشت با اولین جرقه های نهضت اسلامی فعالیت های خود را دو چندان کرد.

وی با سازماندهی فعالیت های سیاسی و تهیه و پخش اعلامیه ها و نوارهای سخنرانی امام خمینی (ره) در دزفول، جزو اولین کسانی بود که مردم روستا را با انقلاب آشنا کرد. در آن روزها در کنار تمام این فعالیت ها برای امرار معاش در کار کشت و برداشت همراه و یاور خانواده اش بود.

شهید میرزاعلی محمدپور بعد از اخذ دیپلم وارد دانشگاه خواجه نصیرالدین طوسی شد و به تحصیل در رشته مخابرات پرداخت.

پس از پیروزی انقلاب برای پاسداری از این نهال نو رس سلاح به دست گرفت و با کمیته دزفول همکاری فعال داشت. آن چنان که بیشتر شب ها بدون خواب و غذا در حال پست دادن بود. شب ها در پی آرامش مردم بود و روزها درس می خواند. ضمن تحصیل در دانشگاه دوره عالی نظامی را گذراند و از فعالان گروه دانشجویان پیرو خط امام بود.

در تسخیر لانه جاسوسی شیطان بزرگ نقش فعال او و همکلاسانش پوشیده نبود، او یکی از اولین نفراتی بود که پا به این مبارزه گذاشت. با شروع انقلاب فرهنگی وارد بسیج شد و مدتی را در خدمت بسیج عشایری دزفول بود و آنان را یاری و قوت می بخشید. پس از آن وارد جهاد سازندگی شد و مسئولیت کمیته کشاورزی را بعهده گرفت و بعد از آن به عنوان نماینده جهاد در هیئت واگذاری زمین در خدمت به کشاورزان مشغول شد.

برخورد مهربان و صمیمانه او با مردم که همراه با رأفت اسلامی بود مستضعفان و به خصوص کشاورزان  را جذب کرده بود. در مدت خدمت در همه ارگان ها چه در حالتی که خستگی کار او را می آزرد و چه در دیگر اوقات آن چنان بود که نه تنها آنها را مأیوس نمی کرد بلکه خود شخصاً پای درد و دل آن ها می نشست به طوری که آن ها را شیفته اوصاف و اخلاق حسنه خود کرده بود.

پس از آن به عضویت شورای جهاد گتوند در آمد. یکی از کمک های بزرگی که به مردم روستا کرد تأسیس صندوق قرض الحسنه بود تا از مقادیر هر چند ناچیز بتواند به مستضعفان کمک کند. بعد از پایان دوره کاردانی جهت ادامه تحصیل در دانشگاه خواجه نصیرالدین طوسی و در رشته الکترونیک – مخابرات در مقطع کارشناسی مشغول به تحصیل شد.

با آغاز حمله عراق به خاک کشورمان نتوانست این ددمنشی را تاب بیاورد و عازم جبهه های نبرد شد و به ستاد پشتیبانی کربلا مراجعه و مشغول به خدمت شد.

عاشق شهادت بود و اعتقاد داشت تا پیروزی نهایی اسلام بر کفر نباید از پای نشست و باید هم چنان استقامت کرد و جنگید.

اخلاص او در کار زبانزد دوستانش بود. حتی ازدواج و وجود سه فرزند به نام های گوهر، صادق و سمیه که به مهر پدری او نیاز داشتند باعث دوری او از جبهه نشد و به فعالیت های خود در جبهه و پشت جبهه هم چنان ادامه می داد.

 مرتب در خط مقدم چه در جنوب و چه در مناطق غرب در رفت و آمد بود. در پی عملیات کربلای 4 به هنگام بررسی، مسیر یابی و شناسایی راه های مخابراتی در محور شلمچه در نزدیکی خرمشهر مورد اصابت ترکش توپخانه دشمن قرار گرفت و به سرای جاوید شتافت.

عید غدیر؛ عید الله اکبر | پردیس شهید مدرس ایلام