http://uupload.ir/files/dbsn_%D8%AD%D8%B3%D9%86%DA%A9%D9%84%D8%A7%D9%87_%DA%A9%D8%AC.jpg

در یکی از روزهای زمستانی و سرد به تاریخ 26 بهمن ماه سال 1338 و در  شهر کوچک  و محروم آغاجاری شاهد تولد انسانی بزرگ به نام حسن شد.

دوران کودکی را مانند بقیه دوستانش در منطقه محروم حسینیه طالقانی گذراند. منطقه ای بسیار  محروم در آغاجاری.

منطقه ای که بوی فقر و فلاکت در همه جای آن نمایان بود و دوران کودکی را با  دوستانش گذراند و در عین حال درسش را هم  می خواند، در مدارس آغاجاری از جمله مهردار، امیرکبیر ، دکتر شریعتی.

با شروع جنگ دلش هوای جبهه را داشت، ولی برادرش حسین از فرماندهان جنگ بود و همه اش در جبهه بود. اقوام و خانواده  می گفتند که بگذار حسین بیاید و بعد برو. کارش در شرکت نفت امیدیه بود، تشکیل زندگی و کار ولی باز هم قانعش نمی کرد.

همیشه تو خودش بود. تو فکر بود که چه کند و گاهی می گفت: چرا حسین  به عقب بر نمی گردد تا من بروم ولی او فرمانده بود. فرمانده تیپ 15 امام حسن(ع) و وجودش برای جبهه ها لازم بود.

برادرش عباس هم که از افراد نزدیکش بود، نزد او آمد و گفت: می خواهم به جبهه بروم، تو مواظب خانواده باش. حسین که همه اش در جبهه است.

و او زودتر رفت. در عملیات آزاد سازی خرمشهر روح بزرگ عباس پرواز کرد. ترکش خمپاره به چند جای بدنش اصابت نمود و فریاد عباس که: خدایا خودت کمک کن.

حماسه عباس کلاه کج و دوستانش آزادی خرمشهر قهرمان را به دنبال داشت.

پیکر عباس هم به آغاجاری بازگشت تا در کنار دیگر دوستان شهیدش آرام بگیرد و گروهک های خائن در آن روز نفس راحتی کشیدند. عباس در مبارزه با گروهک ها نقش مهمی داشت و فعالیت آنها را مختل کرده بود. گروهک هایی که در هنگام هجوم عراق و در حالی که رزمندگان اسلام در حال نبرد بودند، آنها مشغول خوش خدمتی به اربابان خود بودند و عباس این مسائل را خوب فهمیده بود. از دستش بسیار ناراحت بودند.

شهادت عباس تا مدتی او را در خانه نگه داشت و مشغول کار شد.

تا زمان عملیات کربلای 5 عزمش را جزم کرد که به جبهه برود و در این عملیات سرنوشت ساز حضور یابد و حضور هم یافت. عملیاتی بزرگ، فتح فاو عراق را به زانو در آورد و حسن هم مانند دیگر دوستانش در این عملیات غرور آفرین والفجر ۸ حضور یافت تا به آرزوی دیرینه اش رسید. ترکش ها حسن را هم مانند عباس آسمانی کردند.

http://uupload.ir/files/9f2m_%D8%B4%D9%87%DB%8C%D8%AF_%D8%AD%D8%B3%D9%86_%DA%A9%D9%84%D8%A7%D9%87_%DA%A9%D8%AC.jpg

آری حسن، همه چیزش عبرت انگیز بود.

چهره اش خستگی ناپذیر و فرمانده ای لایق، اگر چه سمتش فرماندهی بود، ولی هرگز از این پست دست و پایش نلغزید و قبل هر چیز با نفس اماره در جنگ بود.

شهید حسن کلاه کج در تاریخ ۹ بهمن ماه سال ۱۳۶۴ در سن ۲۶ سالگی در منطقه عملیات فاو شهد شیرین شهادت را نوشید ولی پیکر پاکش در خاک جبهه ماند.

پیکر پاک و مطهر شهید حسن کلاه کج در فروردین ماه سال 1392 توسط کمیته جستجوی مفقودین ستادکل نیروهای مسلح شناسایی شد و به خاک وطن بازگشت.

پیکر پاک شهید حسن کلاه کج به همراه پیکر پاک دو شهید گمنام دفاع مقدس روز یکشنبه 25 فروردین ماه سال 1392 همزمان با سالروز شهادت حضرت زهرای مرضیه (س) از حوزه مقاومت بسیج کربلا تا پارک بعثت تشییع شد و سپس در گلزار شهدای این شهرآرام گرفت.