شهید احمدرضا عطار در آبان سال 1335 در خانه‌ای محقر در بخش نفت‌سفید خوزستان دیده به جهان گشود نامش را به‌دلیل ارادت به محمد مصطفی(ص) و اهل بیت(ع) احمدرضا گذاشتند.

جوانی مودب و محجوب بود هنگام راه رفتن نگاهش را از زمین برنمی‌داشت گویا نمی‌خواست چشمش به گناهی آلوده شود سحر خیزی او از زمان طفولیت تا شهادت زبانزد اطرافیان بود.

با شروع جنگ تحمیلی به خرمشهر رفت اما ازدیاد نیرو چنان بود که ماندن در آنجا را بی‌فایده می‌دانست، پس از بازگشت در سازمان گسترش تولیدی عمرانی مشغول به‌کار شد، فعالیتش در سازمان طوری بود که گاهی اوقات تا پاسی از شب کار می‌کرد، در پاسخ به خانواده که او را از این طور کارکردن منع می‌کردند این بود که رضای خدا ساعت و وقت معینی ندارد.

در سال 1360 با دختری که از نظر فکری هم عقیده او بود ازدواج کرد، مدت کوتاهی پس از ازدواج دوباره عازم جبهه شد که اعزامش با عملیات والفجر مقدماتی مصادف بود، در این عملیات بر اثر اصابت تیر به کتفش به شدت مجروح شد به‌طوری که چندین بار مورد جراحی قرار گرفت.

در مسجد بلال منطقه سپیدار اهواز اذان می‌گفت و فعالیت‌های تبلیغاتی انجام می‌داد، همکاری مستمری با هیئت امنای مسجد و هیئت معتمد(شورای اسلامی محل) داشت، روز و شب خدمت می‌کرد و برای او خستگی وجود نداشت.

این جوان 30 ساله اهوازی از طریق بسیج در عملیات کربلای 4 شرکت کرد و در روز 4 دی سال 1365 در جزیره سهیل به فیض شهادت نائل آمد و پیکر پاکش در قطعه 2 گلزار شهدای اهواز، ردیف 16 مزار 19 آرام گرفت.